برنده مناظره كه بود
صادق زيبا كلام
برغم آنكه حدادعادل و جليلي مترصد بودند هيچ فرصتي را در حمله به عملكرد دولتهاي خاتمي و هاشمي از دست ندهند، اما ولايتي انصاف و مروت را نگه داشت
دلم ميخواست ميتوانستم بنويسم كه برنده مناظره ديروز دكتر حسن روحاني و در جايگاه بعدي دكتر محمدرضا عارف ميبودند. اما اينگونه نشد. از نظر من يكي از پيروزهاي مناظره ديروز از قضاي روزگار دكتر علياكبر ولايتي شد. پيروزي او نه به واسطه اتخاذ مواضع خيلي مردمگرايانه، اصلاحطلبانه يا دادن وعدههاي دموكراتيك و ايجاد تغييرات ساختاري و بنيادي در مديريت كشور بود نه، اتفاقا دكتر ولايتي هيچكدام اينها را نداشت يا نكرد. اما او كار ديگري كرد كه در ميان مسوولان و دولتمردان ما خيلي به ندرت اتفاق ميافتد. او صادقانه برخورد كرد. هم در مورد دفاع از عملكرد سياست خارجي دولت هاشمي به واسطه مصالح و منافع سياسي حاضر نشد پا روي حقيقت بگذارد و هم در خصوص انتقادات جدي كه از عملكرد دكتر سعيد جليلي پيرامون مذاكرات هستهيي به عمل آورد، باز حاضر نشد حقيقت را قرباني مصلحت كند. بهرغم آنكه دكتر حدادعادل و دكتر سعيد جليلي مترصد بودند كه هيچ فرصتي را در حمله به عملكرد دولتهاي خاتمي و هاشمي از دست ندهند، اما ولايتي يك درجهيي از انصاف و مروت را نگه داشت. نه به واسطه آنكه او خود وزير خارجه هاشمي ميبوده كه خيلي آسان ميتوانست به گونهيي صحبت كند كه مسووليتها همه بيفتد بر گردن هاشمي. اما اين كار را نكرد و نه تنها با جليلي و حدادعادل در حمله به خاتمي و بالاخص هاشمي رفسنجاني همراهي نكرد، بلكه برعكس در مقابل ياران اصولگرايش ايستاد و به دفاع از ديپلماسي هاشمي پرداخت.
اما انتقادش از عملكرد دكتر سعيد جليلي كارستان بود. چرا كه ظرف چند سال گذشته رسانههاي حكومتي به همراه چهرهها و شخصيتهاي اصولگرا يك سره فقط به تجليل، بزرگداشت و نطق و ثناي سعيد جليلي مشغول بودهاند.فيالواقع يكي از دلايل اصلي جريانات راديكال و تندروي اصولگرا مبني بر رفتن دنبال سعيد جليلي به زعم خودشان جسارت، كياست، تدبير، تعقل و شهامت مسوول اصلي مذاكرهكننده ايران با 1+5 بوده. اما دكتر علياكبر ولايتي در مناظره ديروز آن شنل قهرماني را از شانههاي جليلي براي نخستينبار كنار زد. او در كمتر از چند دقيقه بخش عمدهيي از تبليغات آن چند ساله در مورد سعيد جليلي را به زير سوال برد. ولايتي نشان داد كه جليلي خيلي هم آن كوه استوار، آن اسطوره و اسوه شجاعت، شهامت، حكمت و تدبير كه اصولگرايان ظرف چند سال گذشته از وي ساخته و پرداختهاند نيست.انتقادات وي از سعيد جليلي اگرچه به صورت سربسته بيان شد، اما حكايت از آن ميكرد كه نگاه، رويكرد و فلسفه جليلي به مذاكرات هستهيي خيلي هم موفقيتآميز نبوده و او نتوانسته طي اين چند سال گامهاي ارزندهيي در مذاكرات با 1+5 به نفع ايران اسلامي بردارد. مداخله محسن رضايي در اين بحث در حقيقت نشان داد كه ولايتي خيلي هم بيراه قضاوت نميكند و عملا نگاه جليلي به كل پرونده هستهييمان به مثابه حركت در دور باطل ظرف چند سال اخير بوده.كار ولايتي در مناظره ديروز كارستان بود. اگر دكتر حسن روحاني يا دكتر عارف عملكرد جليلي را در مذاكرات هستهيي زير سوال برده بودند، جداي از اينكه نميشد و نميتوانستند، كارشان خيلي هم ارزش پيدا نميكرد و صرفا متهم ميشدند به موضعگيري سياسي عليه رقبايشان. اما جان كلام در مورد ولايتي آن بود كه نه كسي ميتواند او را متهم به بياطلاعي كند، و نه كسي ميتواند او را متهم به وابستگي به غرب و شرق كند، و نه كسي ميتواند بگويد كه دكتر علياكبر ولايتي اصولگرا نيست. به گمان من نه به واسطه انتقاد جدي از جليلي، بلكه ايستادگي بر روي حق و انصاف شانس ولايتي را در ائتلاف 1+2 خيلي بالا برد. جداي از جليلي و حدادعادل كه صرفا همه هنرشان نفي و حمله به عملكرد هاشمي و خاتمي بود، بازنده ديگر مناظره ديروز محمدباقر قاليباف بود. بزرگترين اشتباه ايشان آن بود كه ميخواست برخورد با دانشجويان را بر گردن حسن روحاني و دولتهاي هاشمي و خاتمي بيندازد و نشان دهد كه او به عنوان يك نظامي و به عنوان فرمانده نيروي انتظامي موافق با برخورد با دانشجويان نبوده اما دكتر حسن روحاني كه حقوق خوانده و حقوقدان است و امروزه ميخواهد پاي جاي پاي هاشميرفسنجاني گذارده و شنل اصلاحطلبان را به دوش بكشد، خواهان برخورد نظامي و سركوب دانشجويان بوده. آخرين مطلبي كه بايد گفت در خصوص جناب مهندس غرضي است. او در حقيقت تلاش كرد در وراي اصولگرايي و اصلاحطلبي حركت كند و خواست به بينندگان نشان دهد كه او درد مردم ايران را ميفهمد كه آنان هم از اصولگرايان به تنگ آمدهاند و هم از اصلاحطلبان بنابراين او با اين استراتژي كه من نه اصولگرا هستم و نه اصلاحطلب وارد اين دور از انتخابات شد و در دو مناظره قبلي سعي كرد تا خود را در وراي اصلاحطلبي و اصولگرايي نشان دهد. او اين سياست را در مناظره ديروز هم تعقيب كرد اما شايد مشاوريناش فراموش كردهاند كه به او بگويند مردم از اصولگرايي يا اصلاحطلبي خسته نشدهاند بلكه آنچه باعث خستگي و دلسردي مردم ميشود فاصله گرفتن از حقيقت و فدا كردن حقيقت در پاي مصلحت است. تيم دومي كه او هم در مناظره ديروز نه مثل قاليباف، سعيد جليلي و حدادعادل باخت و نه مثل ولايتي، عارف و حسن روحاني توانست به پيروزي دست يابد، جناب محسن رضايي بود، او در بهترين حالت در مناظره ديشب مساوي كرد؛ نه برد نه باخت.
منبع: اعتماد
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire