lundi 26 novembre 2012

زمزمه چند نماینده مجلس پس از حکم رهبری

زمزمه چند نماینده مجلس پس از حکم رهبری

پس از سخنرانی رهبر و منع مجلس از تعقیب استیضاح احمدی نژاد، در راهروهای مجلس این گفته ها شنیده شد:

1- حتما از اصلاح طلبان یک نفر خواهد آمد تا به این وضع خاتمه داده شود و این یکنفر شاید حسن روحانی باشد.

2- باز رفسنجانی یک مرکز فکر در مجمع مصلحت برای خودش درست کرده که آقا از این هم محروم است و یک مشاور درست و حسابی ندارد.

3- نماینده یکی از شهرهای مهم مازندران:

دیروز رفته بودم شمال. آقا همه ناراحتند، ولی نمی دانند چه کار باید بکنند. همه مقام رهبری را مقصر میدانند و بعد از ایشان احمدی نژاد را. تازگی هم شروع شده به این که آقا نمی گذارد احمدی نژاد کار کند. نمی دانم چه دست هائی در کار است که به مردم اینطور فهمانده اند که احمدی نژاد کاره ای نیست ونمیگذارند بیچاره کار کند.

یک نماینده دیگر:

بند با روستائیان و در شهرستان خودمان.... حتی با پاسداران حرف می زنم. هم روستائی می نالد و هم پاسدار. نارضائی خیلی بیشتر از سال 76 است.

پایان کارناوال تاسوعا و عاشورا!

پایان کارناوال تاسوعا و عاشورا!

تاسوعا و عاشورای امسال هم تمام شد. شام غریبان هم دیشب بود که پایان یافت. بیست روز باقی مانده "محرم" هم تمام می شود. این سالها نیز پشت سر می ماند. اما یک پدیده برای همیشه در ذهن جامعه ایران باقی می ماند و آن این که تاسوعا و عاشورا از یک عزاداری در جمهوری اسلامی تبدیل شد به یک کارناوال خیابانی! و برای نخستین بار در تاریخ تشییع، عده ای مداح که برخی از آنها عکس و سابقه پای منقل و ... دارند، از روی سر روحانیون هر ادا و غمیشی که در جنته داشتند عرضه کردند و روضه خوانی هم تبدیل شد به ترانه خوانی! وقتی روحانی و امام جمعه می شود "علم الهدا"، مداحش هم می شود همینها با همین قیمتی که درعکس بالاتر می بینید!

امسال پدر محمد – ابراهیم خلیل الله- را هم در کنار حضرت نوح، در خمینی شهر آوردند به خیابان. شاید هم سال آینده یک مجسمه مقوائی او را سوار بر شتر و یا الاغ مقوائی آوردند به خیابان. مگر مجسمه مقوائی آقای خمینی را از هواپیمای بی پرواز اما به تقلید از پرواز پاریس – تهران پائین نیآوردند؟

در آن هفته هائی که عرصه را بر عطاء الله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی هر روز تنگ تر می کردند و حتی فتوای قتلش را داده بودند، نقل است که آقای خامنه ای در نقد انتشار کتاب و روزنامه و مجله در دوران مهاجرانی گفته بود "ضربه ای که مهاجرانی به اسلام زد شاه نزد"! لابد این روزها بزرگانی در نجف و قم و اصفهان باشند که در محافل خودشان بگویند: "آجری که خامنه ای از زیر پای اسلام کشید، رضا شاه نکشید".

از تاسوعا و عاشورای انقلابی سال 1357 تا رسیدن به کارناوال تاسوعا و عاشورای امسال، راهی 34 ساله طی شد.

شبکه سرداران و مداحان

از یک گزارش دریافتی
شبکه سرداران و مداحان
در شرکت بهره برداری مترو

شبکه سرداران و مداحان
در شرکت بهره برداری مترو
سلام - گزارش دوم از وضعیت شرکت بهره برداری مترو رابرایتان می نویسم:
ابتدا نام چند نفر ازنزدیکان سرداران و مداحان معروف که دارای سمت های بالا میباشند ;
1-حجه الاسلام جعفرپور- معاونت فرهنگی اجتماعی: نامبرده از شاگردان بیت رهبری بوده و با سفارش آنجا به این سمت رسیده, سمتی که تا سال پیش در شرکت نبود و وظیفه آنرا سازمان فرهنگی هنری شهرداری برعهده داشت.این معاونت دارای بودجه اختصاصی وکلان بوده و بطور مستقل و خارج از ضابطه نیرو استخدام میکند. فقط حقوق خالص نامبرده 6 میلیون تومان است.
2-حجت الاسلام حسینی: مشاور عالی مدیرعامل. نامبرده از دوستان مجتبی خامنه ای است و همه کاره شرکت. اکثر وظایف مدیر عامل در زمینه منابع انسانی به او تفویض گردیده است. هر کس را که بخواهد استخدام رسمی نموده و سمت نان و آب داری برایش دست و پا میکند. حقوق او نیز در حدود 6 میلیون تومان است.
3-علی هاشمی: مدیرکل بازرسی شرکت, از اقوام نزدیک قالیباف است و یک فرد بیسواد و بد دهن. حوزه اداری خود را به کانونی برای تبلیغات قالیباف تبدیل نمود و حقوق او در حدود 3/5 میلیون تومان است.
4-حسن قدوسی: مدیرکل حراست. نامبرده از نزدیکان سرداروحیدی- وزیردفاع - میباشد.او نیز برای خود حکومتی تشکیل داده و برای خود مستقلا استخدام میکند. حقوق وی درحدود 4 میلیون تومان است.
5-اکبرمحمدزاده: رئیس انتظامات (راننده سابق تاکسی) ازپامنبریهای محمودکریمی و به سفارش او به این سمت رسیده. نامبرده یکی از بد دهن ترین افراد شرکت میباشد. حقوق وی در حدود 3 میلیون تومان است. وی یکی از مدیران باسابقه حراست شرکت را به جهت اینکه باسمت مدیریت من درآوردی که برای پسر سعید حدادیان ایجاد شده بود مخالفت نمود را با اعمال نفوذ جابجا کرد.
6-حسن لطفی: مدیربرنامه ریزی منابع انسانی. وی تا آمدن تیم سفارشی مداحان یکی از نیروهای ساده خدمات مسافری ایستگاه بود که بدلیل پامنبری بودن ثابت درجلسات منصور ارضی و سفارش وی یک شبه به سمت مدیرت رسید. حقوق وی 3 میلیون تومان است.
7-امید تشت زر: معاونت پشتیبانی. نامبرده از نزدیکان محمودکریمی و منصورارضی بوده وسابقا نیز از افراد انصارحزب الله. حقوق وی نیز6 میلیون تومان است.
تمام افرادبالا برای خودحکومتی تشکیل داده و باند استخدامی شخصی تشکیل داده اند. ارسال می کنم.
پیک نت 6 آذر

samedi 24 novembre 2012

امام زاده ها

چنار عباسعلی و وجود یک میلیون و 200 هزار رقبه و 10هزار امامزاده در كشور!


یک میلیون و 200 هزار رقبه و 10هزار امامزاده در كشور وجود دارد!
روز گذشته معاون فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه در گفتگوئی که با یکی از خبرگزاری ها داشت، تعداد موقوفات را در كشور بالغ بر 127 هزار اعلام كرده و گفت:
"در سطح كشور قبور 33 پیامبر واجب التعظیم و هشت هزار و 51 بقعه داریم و ممكن است در برخی بقعه ها بین سه تا پنج امامزاده باشند و در كل بیش از 10 هزار امامزاده در كشور مدفون هستند.
شرفخانی افزود: از ابتدای امسال ویژه برنامه هایی نظیر زیارت مردم در امامزاده ها در طول تعطیلات نوروز، برگزاری سوگواره یاس نبوی در سوگ حضرت زهرا(س) در دو هزار و 90 امامزاده و بقعه برگزار شد.
وی گفت: برپایی ضیافت الهی در طول ماه رمضان، برگزاری محافل انس با قرآن، برپایی جشن ولایت علوی اكمال دین نبوی در دهه ولایت و در دهه اول محرم و دهه آخر صفر نیز سوگواره بصیرت عاشورایی در دو هزار و 282 بقعه در كل كشور در حال برگزاری است.
شرفخانی افزود: اجرای این سوگواره با كمك سه هزار و 500 روحانی از حوزه علمیه قم و دیگر حوزه ها می باشد و همچنین در 141 امامزاده خیمه معرفت برپا شده و در 13 هزار مسجد تكیه و حسینه برنامه های فرهنگی برگزار می شود.
وی در بخش دیگری گفت: 20 درصد درآمد هر بقعه و امامزاده برای امور فرهنگی و بقیه صرف امور عمرانی همان بقعه و امام زاده می شود. "1
اگر از پرسش های بدون پاسخ در مورد سرنوشت درآمدهای نجومی بیش از 1200000 موقوفه، رقبه، امامزاده و آستان قدس رضوی و حرم حضرت معصومه صرفنظر شود، دو حکایت واقعی زیر و چگونگی تبدیل "چنار عباسعلی" و ماکت ساختگی یک کارگردان به نمادی از "قداست های ساختگی"، از ریشه های جهل و خرافات در میان توده های مردم که بکمک روحانیون و برخی مسئولان بوجود آمده و به رواج آن دامن زده می شود، پرده بر می دارد:
1-ماجرای ماکتی که به امامزاده تبدیل شد!
سال ها پیش در یکی از مجلات هنری حکایتی را به نقل از یکی از کارگردانان خواندم که مضمون ان به شرح زیر است:
وی نوشته بود در یکی از مناطق شمالی کشور فیلمی را در دست تهیه داشتیم که یکی از سکانس های آن به امامزاده ای مربوط می شد، اما چون در حوالی محل فیلمبرداری امامزاده ای وجود نداشت ناگزیر ماکتی از یک امامزاده را ساختیم تا سکانس مورد نظر را تهیه کنیم و پس از پایان فیلمبرداری آنرا به همان صورت رها کردیم.
در ادامه خاطرات این کارگردان امده است؛ چند سال بعد که بصورت تصادفی از همان محل عبور می کردم برخلاف گذشته باتعجب متوجه شدم که امامزاده ای در آنجا دایر است و عده زیادی از مردم در آنجا گردهم آمده و به زیارت مشغولند. این امامزاده برایم خیلی آشنا بود پس از کمی فکر کردن بیاد اوردم که امامزاده مذکور، همان ماکتی است که چند سال پیش توسط ما تهیه و اینک به زیارتگاهی برای مردم تبدیل شده بود!
2-چنار عباسعلی!
«یکی از خدمتکاران اندرون[ناصرالدین شاه] مرتکب خلافی شده و از آنجا که دانست مورد خشم و بازخواست خانم خود قرار خواهد گرفت شبانگاه فرار کرده در حضرت عبدالعظیم بست نشست. چون این خبر به گوش شاه رسید سخت به رقت آمد و به بانوی کنیز فراری گفت تا از تقصیر وی درگذرد. آنگاه برای آنکه اهل اندرون ملجأ و مأمنی نزدیکتر داشته باشند و هنگام ضرورت بدان پناه برند در نهان به یکی از گیس سپیدان حرم دستور داد تا آواز دهد خواب نما شده و به وی گفته اند در پای چنار کهن سال که کنار مظهر قنات "مهر گرد"در اندرون واقع است امامزاده ای به نام عباسعلی مدفون است. گیس سفید گفته شاه را به کار بست و این خبر در اندرون انتشار یافت. اهل حرم شادی ها کردند و از شاه خواستند تا نرده ای دور درخت کشیده شود. شاه به نصب نرده امر کرد و آنرا به رنگ سبز اندود کردند. از آن پس درخت مزبور به چنار عباسعلی معروف شد. زیارتنامه ای مخصوص به تنه آن آویختند و اطرافش شمع های نقره کوبیده هر شب شمع ها در آن افروختند. رفته رفته چنار مزبور اهمیتی به سزا یافت و بستی محکم شد. اهل اندرون نذور خود را از قبیل حلوا و غیره در پای آن می پختند و بر تنه اش دخیل ها می بستند بدین گونه برای نیازمندان حرمسرا نقطه توجهی و پناهگاهی نزدیک بوجود آمد...»!2



گرچه "ناصرالدین شاه" این ترفند را بکار بست تا اهل بستوه آمده حرم برای بست نشینی ناگزیر به خروج از حرم نشوند لیکن دیری نپائید که این امامزاده هم صاحب شجره نامه و زیارتنامه و برو و بیائی شد و دعاها و وردهای مختلفی برای حاجت گرفتن درماندگان پناه آورده به چنار ساخته شد و در کنار آن علم ها و کُتل هائی برافراشته و پارچه های تکّه تکّه شده ای بر شاخه های چنار گره خورد و دیگ های آش و پلوهای نذری در پای آن برپا شد بامید اینکه از این طریق حاجات مراجعین برآورده شود!


زیرنویس:
1-خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا) / 03/09/1391 -کد خبر 80427665
2-یادداشت هائی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه/ دوستعلی خان معیرالممالک

                       
• تا خر در جامعه هست خرسوار هم پیدا می شود. از ماست که بر ماست.
فرستنده :سید علی کسروی تاریخ ارسال :                       
• درود این جمکران هم همین جوری ساخته شده یکی خواب نما شده جالبه خودشون هم داستانش رو با آب و تاب هر چه تمام نوشتن.جدای از این که شماره 33 جالبه ولی این آمار خیره کننده هست، 33 پیامبر واجب التعظیم در کشور.!! بله این نتیجه خلاء تاریخیه چه جوری به عوام انقدر درباره انبیای بنی اسرائیل توضیح بدن در حالی که اونا در مرز های ایران نبودن. برای همین کاری نداره تا می تونن قبر پیغمبر می سازن!! برای چی که خوب اونا اینجا زندگی می کردن دیگه. این گام های اولیه برای تغییر تاریخه ../ البته برخی از اینا آتشکده بودن که خوب مردم که دینشون دگرگون شد اینا هم امام زاده شدن شما ببینید اگه این داستان پیش از صفویه اتفاق می افتاد هیچوقت نام امامزاده روش نمی ذاشتن چون دولت و اکثریت با تسننه بوده. مثلن ممکنه نامه همین پیغمبرای بنی اسرائیل رو روش می زاشتن. یعنی شاید حتی مردم اگه دینشون هم عوض شده بوده اون آتشکده و آئین رو نگه می داشت و حتی نیازی هم به تغییر نام نبوده و یا اصلن بویژه در روستا ها کسی دینش رو عوض نکرده بوده!!! اما ما با سیل عظیم امامزاده ها روبروییم این نشون میده چه در دوره صفوی و چه پس از اون چه فشار عظیمی بر مردم اومده که حتی در دور افتاده ترین جا ها هم شما باید یه امامزاده ببینید. یعنی نتنها سنیا شیعه شدن که هیچ زرتشتیا هم شیعه شدن!!برای نمونه آتشکده آذر برزین در کنار نیشابور تبدیل شده به امام زاده حسین اصغر(حسین خودش اسم صغیره!!).یا شاه چراغ که اصلن نام آتش و روشنایی روش مونده.برای اینکه بشه یه آتشکده رو شناسایی کرد سه عنصر مهم باید بخوبی جمع بشن 1- آفتاب گاه نماز - 2 جوی آب - 3 درخت مثه امامزاده صالح که چند سال پیش اون درختی که سد ها سال اونجا بود رو قطع کردن
فرستنده :سمراد تاریخ ارسال :1391/09/05
از  وبلاگ اکبر اعلمی
                       
                                       
                       
                                      

mardi 20 novembre 2012

عکس / طبیعت رود ارس
رودخانه ارس در مرز ایران با کشورهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان در شمال غربی ایران و شمال استان آذربایجان شرقی قرار گرفته ، این رودخانه به لحاظ تاریخی و جنگ هایی که در این منطقه رخ داده همیشه زبانزد است ، در کنار این دارای طبیعت منحصر بفرد و زیبایی در هر فصل می باشد .


































قدر این امنیتی که
دست "شرخر"هاست بدانید
این گفتگوئی است با یک "شرخر" در تهران که در "تجارت فردا" منتشر شده است. در یک جمله "بی نظیر است." شاید گفتگو کننده سوال های حرفه ای نکرده باشد، اما بی تردید تلاش او برای پیدا کردن یک "شرخر" و مصاحبه با او، نشاندهنده استعداد حرفه ای او برای روزنامه نگاری است.
رهبر جمهوری اسلامی، در آخرین سخنرانی خود، در ارتباط با نامه نگاری میان روسای سه قوه، خطاب به مسئولان حکومتی اخطار کرد، مسئولان تا انتخابات ریاست جمهوری گریبان هم را نگیرند و تشنج ایجاد نکنند و در ادامه همین اخطار گفت: "قدر این امنیتی که داریم را بدانید!"
گفتگوئی که در ادامه می خوانید، به عیان نشان میدهد آن امنیتی که آقای خامنه ای می گوید "قدر" آن را بدانید، امنیتی است که پس از کودتای 22 خرداد 88 برای خود و اطرافیان و منصوبان خویش فرض کرده است، والا امنیت چون بخت از سر ملت ایران پریده است. "اسمال شرخر" ساده و روان می گوید وضع مملکت از چه قرار است و پلیس و نیروی انتظامی، قوه قضائیه و دادگاه ها، تشکیلات تو در توی امنیتی و خلاصه همه ارگان های حکومتی تبدیل شده اند به حافظ امنیت قایق شکسته ای که آقای خامنه ای در آن نشسته است و می خواهد آن را با سوخت اتمی به ساحل نجات برساند. تمام این ارگان ها در خدمت سرکوب سیاسی و مدنی و برای پایمال کردن ابتدائی ترین حقوق انسانی فعال اند. اسمال شرخر، تابلوی تمام نمای امنیت نداشته مردم در جمهوری اسلامی را ترسیم می کند. برای گفتگو کننده و منتشر کننده این مصاحبه باید "درود" فرستاد، حتی اگر سطح انتشار آن به دلیل سانسور مطبوعات و محدودیت های انتشارات محدود باشد. چه باک؟ مردم که خود در خیابان و کوچه و خانه و اداره و اتوبوس و ... شاهدند و هر کدام یک روزنامه متحرک.
گفتگو را بخوانید و از هر امکانی برای گسترش پخش آن استفاده کنید.
«اسمال ‌شرخر» را جلوی یکی از مجتمع‌های تجاری پایتخت پیدا کردم و گفتم: می‌خواهم در مورد بازار شرخری با شما صحبت کنم.
ببخشید داداش همین اول کار بگم که من از اصطلاح شرخری خوشم نمیاد. ما کار راه‌اندازیم، شرخر نیستیم.
بعضی‌ها خودشون نمی‌تونن از حق خودشون دفاع کنن بعد میان سراغ ما. یکی مزاحم ناموسی داره. اون یکی مستاجرش سرموعد حاضر نیست خونه رو تحویل بده و یکی دیگه طلب داره اما پولش زنده نمیشه. میان سراغ ما. ما هم می‌گیم دقیقاً چی می‌خوای؟ طرف دردشو می‌گه ما هم گوش می‌کنیم. بعضی لقمه‌ها برا دهن ما گنده است می‌گیم نه. بعضی‌ها باب دندون ماست می‌گیم آره. ته خط هم یه چیزی گیر ما میاد طرف هم به هدفش می‌رسه.
پس شرخری شامل کارهای دیگری هم می شود؟

خیلی پیش اومده که یک زن تنها اومده سراغ ما گفته همسایه‌اش مزاحم دخترش میشه. گفتیم باشه آبجی پول نمی‌گیریم برات حلش می‌کنیم. رفتیم جوون لندهور مردمو انداختیم تو ماشین بردیم زدیمش و ادبش کردیم و بعد ولش کردیم. یک بار یک پیرمرد سراغ منو از بچه محل‌ها گرفته بود. اومد پیشم گفت پسرم مشکل منو حل می‌کنی؟ گفتم مشکلت چیه؟ گفت یه پسر دارم که خیلی اذیتم می‌کنه. توهین می‌کنه و پول می‌دزده می‌خوام ادبش کنی. بعد هم یه چیزی بابت دستمزد داد و من هم رفتم سراغ پسره. دیدم پسره معتاده و خیلی هم بچه پر‌روست. گرفتیم با بچه‌ها بردیمش تو باغ یکی از دوستان تو شهریار. یک هفته کار من این بود که این لندهورو کتک بزنم. هی می‌زدمش و هی خون بالا می‌آورد. اون قدر زدمش که بیهوش شد. از صبح تا شب کلاغ پرش کردم اون قدر که پاهاش از خودش نبود. پس می‌بینی که همه‌ش مساله پول نیست.
چرا نباید این کار را به قانون سپرد؟
خوب در نمیاد. اولاً می‌گیرن ولش می‌کنن. بعدهم خوب ادبش نمی‌کنن. من وقتی این جور آدما رو می‌گیرم اون قدر می‌زنمشون که خون بالا می‌آرن. قانون چنین کاری نمی‌تونه بکنه. خود من صد بار بازداشت شدم اما همیشه آزادم کردن. شاید باورت نشه اما لات‌ها خیلی دوست دارن اون تو باشند. تو زندان کار هست، کاسبی هست اما این بیرون نیست.
جز شرخری کار دیگری هم داری؟
من کار دیگه‌ای بلد نیستم. اصلاً بذار درمورد این کار صحبت کنم. خیلی‌ها فکر می‌کنند این کار کثیفه ولی ما کار راه‌انداز مردم هستیم. فامیلام از من بدشون میاد. با من قطع رابطه کردن و منو می‌بینن روشون رو می‌کنن اون ور. ولی من این کارو دوست دارم. درآمدم خیلی خوبه. قبلاً یه موتور هم نداشتم اما حالا واسه خودم خونه و ماشین دارم. دفتر اجاره کردم. همه منو می‌شناسن. تو بانک که میرم بدون صف کارم راه می‌‌افته. تعارف که نداریم می‌ترسن دیگه.
خوشت می آد که ازت می ترسند؟
چرا نه ؟ این همه آدم تو این مملکت داریم. همه‌شون هم دوست دارن آدما جلوشون خم و راست شن. ببین داداش لات‌ها برا خودشون آدم دارن که بهشون میگن نوچه. هرکی واسه خودش نوچه‌ای داره. شما نداری؟ رئیس فلان اداره نداره؟ نماینده نداره؟ همه دارن. همه‌ام دوس دارن مردم جلوشون خم و راست شن.
من وقتی میرم تو بانک جلوم خم و راست می‌شن. چرا؟ چون زور دارم و نترس هستم. یه بار از رئیس یه شعبه آدرس صاحاب چکو می‌خواستم نداد. رفتم توی پارکینگ و دور تا دور ماشین خوشگلشو خط ‌خطی کردم. روش هم نوشتم رابین هود. وقتی اومد بره بیرون، آتیش گرفته بود. من آدم بد‌لجی هستم. فرداش رفتم تو بانک داد و بیداد راه انداخت و زنگ زد پلیس. منو بردن ولی مدرک نداشتن ولم کردن. دوباره رفتم بانک و این بار درگوشش گفتم یا آدرسو بده یا می‌زنم زندگیتو نابود می‌کنم. آدرس زن و بچتو دارم. بازهم چقری کرد و نداد. شب رفتم در خونه‌ش زنگ زدم. خودش اومد پشت آیفون گفتم منم رابین هود. گوشیو گذاشت. می‌دونستم زنگ می‌زنه پلیس. رفتم قایم شدم. تا پلیس رفت دوباره رفتم در خونه‌ش. شروع کردم داد و بیداد کردن که آی مردم این مرده حیثیت خونوادمو برده. زن و بچه داره اما به ناموس من نظر داره. نیومد بیرون ولی باز پلیس اومد. دوباره فرار کردم. باز که پلیس رفت برگشتم در خونه‌ش زنگ زدم. دیگه عصبانی شده بودم. قاطی کرده بودم. گفتم یا پسرتو می‌دزدم یا آدرسو بده.
شماره‌مو رو دیوار نوشتم براش. طرفای ظهر بود که دیدم زنگ زد. گفت تو رو خدا دست از سرمون بردار. گفتم کاری ندارم آدرسو بده. بنده خدا داد ولی اگه نمی‌داد می‌رفتم بچه‌شو می‌دزدیدم.
به بچه‌اش چه ربطی داشت؟
ببین داداش این چیزا مال قصه‌هاس. اینکه رحم کنی و نکنی، چیزی درست نمیشه. من شرخرم. گل‌کار که نیستم. معلم که نیستم. طرف پول مردمو خورده و نمی‌ده. بعد رفته برا زن و بچه‌ش لباس و ماشین خریده اون وقت چطور ربطی نداره؟ سرنوشت اینها همه به هم وصله و شوخی نیست. چطور منو بگیرن و ببرن زندان زن و بچه‌م گشنه می‌مونن و هیشکی نیست کمکشون کنه. زن و بچه هم داری؟
بله، دو تا دختر دارم.
می‌توانی تصور کنی یک نفر آنها را گروگان بگیرد؟
اوه اوه خدا اون روزو نیاره. قاطی می‌کنم بد جور. بین ما لات‌ها هم گاهی دعوا میشه. یه بار دارودسته مهدی‌سیاه با ما کج افتادن. دستشون که به من نمی‌رسید .دخترکوچیکه‌مو گروگان بردن. قاطی کردم. خدابیامرز مهدی‌سیاه رفیقم بود. زنگ زدم رو گوشی‌ش گفتم مهدی به بچه‌هات بگو تمومش کنند که اگه قاطی کنم، بد میشه. گوش نکرد. رفتم از بچه‌های نظام‌آباد چند نفر اجیر کردم. محل دعوا یکی از فرعی‌های شماره دو بود. آی زدیم همدیگه‌رو. قمه بود که فرو می‌رفت تو دل و جیگر بچه‌ها. خود من اون روز هفت تا چاقو خوردم ولی خدا خواست ما بردیم. مهدی سیاه به نوچه‌هاش دستور داد دخترمو آزاد کردن.
شده تا حالا سر شرخری کتک هم بخوری؟
ببین داداش این کار کتک داره، فحش داره. بی‌ناموسی داره و همه چی داره. بذار برات تعریف کنم می‌فهمی چی میشه. یه بار یه بابایی جلو پاساژ منو دید و گفت تو اسمال ‌شرخری؟ گفتم آره، فرمایش؟ گفت: یه چک دارم مال یه بابایی که خیلی کله گنده‌س. میگن فقط تو می‌تونی نقدش کنی. گفتم بیا بریم صحبت کنیم. رفتیم یه جا نشستیم صحبت کردیم. گفتم توکی هستی؟ گفت کارخونه گچ دارم. گفتم طرف کیه؟ گفت نماینده بوده و الان داره تو خیابون فاطمی ساخت و ساز می‌کنه. گفتم بادیگارد داره؟ گفت: آره راننده داره. طرف ۳۰۰ میلیون بدهکار بود و قرار شد من هشت تا بگیرم و پولشو نقد کنم. می‌دونستم خیلی خطرناکه. بادیگارد طرف غول بود و می‌دونستم منو لت و پار می‌کنه. گفتم اسماعیل این دیگه ته خطه. خلاصه نشستم فکر کردن تا اینکه یه چیزی به ذهنم رسید. تعقیبش کردم دیدم میره سر ساختمونش تو خیابون فاطمی. هر روز یه سر می‌زد و نیم ساعتی اون جا بود و بعد می‌رفت دفتر کارش که بلوار کشاورز بود. یه روز که بادیگاردش از شرکت رفت بیرون، رفتم تو دفترش. به بهونه تعمیر تاسیسات ساختمون. تنها بود. یه لحظه پشیمون شدم اما دیگه نمی‌شد کاری کرد. رفتم جلو کپی چک رو گذاشتم جلوش. گفت این چیه؟ گفتم مال شماست. موبایلشو برداشت زنگ بزنه گفتم حاجی پول نشه، پولت می‌کنم. دو روز دیگه میام. زدم بیرون. شب رفته بودم قهوه خونه ممد میشی دیدم چند نفر گردن‌کلفت اومدن تو. درو بستن و اونقدر ما رو زدن که تو ادرارم خون بود. خلاصه دیدم این یارو خیلی چقره. نگو عکسمو از تو دوربین در آورده بودن و شناسایی کرده بودن. به قدری کتک خوردم اون روز که تا سه ماه بدنم درد می‌کرد.
تا حال از کاری پشیمان شده‌اید؟
بله، ولی عادت کردم بهش فکر نکنم. ولی شب‌ها بعضی وقت‌ها خوابش را می‌بینم. یه بار اشتباهی کارد فرو کردم تو پهلوی یه نفر دیگه. به یکی زنگ زدم لیچار بارم کرد عصبانی شدم. رفتم سراغش. قیافه‌شو نمی‌شناختم. از یکی پرسیدم، گفت اونه. رفتم کاردو فرو کردم تو کتفش بعد فهمیدم اشتباه کردم و اون نبوده. خیلی ناراحت شدم. یه بار هم رفتم چک یه بدبختو نقد کنم. خونه‌ش تو منیریه بود. تاجری بود که حساب و کتابش به هم ریخته بود و خلاصه چک‌هاش برگشت می‌خورد. دو روز پشت در موندم و هیچ کس درو باز نکرد.
می‌دونستم تو خونه اس. رفتم رو پشت بام و کولرشو قطع کردم. بازهم بیرون نیامد. خلاصه یه چند روزی علافش بودم تا اینکه با هزار بدبختی از پنجره رفتم تو خونه‌ش. اصلاً صدایی نمی‌آومد در حالی که می‌دونستم تو خونه‌اس. هرجا رو نیگا کردم نبود. ولی متوجه شدم از تو حموم صدا میاد. رفتم یواش درو وا کردم دیدم بدبخت افتاده رو زمین و دوش هم بازه و همین طور آب هم داره میره. دستکش دستم کردم و شیر آب رو بستم. ولی دیدم مرده و نفس نمی‌کشه وآب هم صورتشو پوسانده بود. قیافه‌ش تا مدت‌ها توی ذهنم بود. اون روز اومدم بیرون و زنگ زدم به پلیس و گفتم من شرخرم و چنین چیزی دیدم. نمی‌دونم من چقدر مقصر بودم اما در هرحال عذابش برام مونده.
قیمت کارها چقدر است؟
هر چیزی قیمتی داره. گوش، انگشت، بند انگشت، مو، پهلو، سر. خلاصه همه چیز واسه خودش قیمت داره. یه بار یه بنده خدایی به من پول داد تا سگ یه خانومه رو بکشم. مثل اینکه به سگ خانومه حسودیش می‌شد. یه روز عصرکه خانومه تو فرمانیه داشت پیاده‌روی می‌کرد، سگشو دزدیدم. طرفای عصر بود که دزدیدمش و شب هم فروختمش به یکی دیگه.۳۰۰ تا گرفتم. به هرحال چک یه نرخ داره، چک و توگوشی هم یه نرخ. کف‌گرگی هم قیمت خودشو داره. مثلاً مظنه چک،۱۰ تا ۲۰ درصده. شاید هم بتونی چک طرف رو بخری که در این صورت ۵۰ درصد از مبلغ چک کم می‌کنی و بقیه اش رو میدی طرف. بعد ولی باید نقدش کنی دیگه.
چندساله تو این کاری؟ کدام سال کار پر رونق بوده؟
راستش کار ما همیشه رونق داره. سفارش زیاده. تا بی‌حسابی باشه، کار ما هم رونق داره. وقتی وضع مردم خوب شه، وضع ما بد میشه. وقتی وضع مردم بد شه وضع ماهم خوب میشه. در ضمن الان دست زیاد شده و هرکیو می‌بینی، قمه دست گرفته می‌آفته توخیابون دنبال باج‌خواهی و شرسازی. بعضی‌ها شرخر نیستند، شر‌سازند.
در مورد چک، بیشتر از همیشه پارسال رونق داشت. پارسال من دفتر زدم و ۱۰ تا نوچه گرفتم. من الان ۱۱ ساله دارم کار شرخری می‌کنم. الان ۳۹ سال دارم و ۱۱ ساله شرخرم. اولش هیچی نداشتم. کارم سرقت گوشی بود ولی بعد یه بنده خدایی بود به نام تقی معروف به تقی وانتی منو کشوند تو این راه. من بچه لات بودم و دعوا راه می‌نداختم. گفت بیا شرخری کن نون خوبی توش داره. برا بار اول رفتم سراغ کارمند یه شرکت. دفترش تو جردن بود. نشستم تو دفترش گفتم تا پول ندی نمیرم. اونقدر کثیف و بد‌بو بودم که طرف چک ۵۰۰ هزارتومنی رو همون جا قرض کرد و پولشو داد. اون موقع ماهی دوسه تا چک برگشتی داشتیم. الان ماهی ۲۰ تا داریم. شاید هم بیشتر. خودم دیگه کمتر از ۱۰۰ میلیون کار نمی‌کنم و معمولاً ۱۰ تا ۲۰ درصد می‌گیرم.
فکر می‌کنید تا چه زمانی این کار را ادامه بدهید؟
می خوام دو سال دیگه بازنشسته کنم خودمو. شکر خدا الان خونه و ماشین و زندگی دارم ولی می‌خوام از نظام‌آباد بیام سمت یوسف‌آباد. یه خونه بزرگ می‌خوام و بعد یه ماشین و بعد هم بتونم یه گاراژ تو جاده قدیم بگیرم برا تعمیر پمپ و این طور چیزها. البته الان دیگه دعوا نمی‌کنم. رفتارم پخته شده و کمتر قلدری می‌کنم ولی، خُب، احتمال قاطی کردنم هست.
منبع: تجارت فردا
پیک نت 30 آبان



اشتراک گذاری:

mardi 13 novembre 2012

آقازاده ای که همه ... را با هم دارد

            دفتر وی که به عنوان موزه ابن سینا در میدان کاج تهران در سعادت آباد قرار دارد، مدتهاست به یکی از پاتوقها و محافل آقازاده ها و مسئولان تبدیل شده است...شگرد ویژه فرید در برقراری ارتباط با برخی آقازاده ها و مسئولان چنان ... است که امکان انتشارش وجود

 
 
 
 
 
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، نام صادق محفوظی فرزند آیت الله محفوظی، اگرچه در افکار عمومی زیاد شناخته شده نیست؛ اما در بین مسئولان و آقازاده ها یکی از فعالترین چهره ها محسوب می شود.

صادق محفوظی که در میان دوستان خود به فرید مشهور است، طی بیست سال گذشته با موسسه ابن سینا به فعالیت در حوزه عتیقه جات می پرداخته است.
 
 
فرید که به خاطر برخی مسائل خاص از دانشگاه اخراج شد، از خارج از کشور مدرکی گرفته و خود را به عنوان دکتر معرفی می کند.

دفتر وی که به عنوان موزه ابن سینا در میدان کاج تهران در سعادت آباد قرار دارد، مدتهاست به یکی از پاتوقها و محافل آقازاده ها و مسئولان تبدیل شده است.


فرید که علاوه بر فعالیت در زمینه دادن وام های خاص، در تجارت عتیقه نیز سابقه مبسوطی دارد، در مقاطعی تا استانه ورشکستگی و بدهی های سنگین پیش رفته است، اما در سالهای اخیر با گره خوردن به تیم احمدی نژاد در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری، بویژه بقایی و مشایی، صاحب ده ها میلیارد تومان ثروت شده است.
 
فروش عتیقه و حتی ساخت! عتیقه، از جمله بیزینس های مورد علاقه دکتر فرید است و متاسفانه سوء استفاده فرید از عنوان پدر خود که ریاست دفتر مرحوم آیت الله بهجت را عهده دار بود، موجب شده است تا وی با محافل برخی روحانیون نیز ارتباط خاصی برقرار کند.


شگرد ویژه فرید در برقراری ارتباط با برخی آقازاده ها و مسئولان چنان ... است که امکان انتشارش وجود ندارد.

وی در دوره ای پایش آنچنان در پرونده شهرام جزایری گیر بود که کسی فکر نمی کرد از آن ماجرا بدون هیچ بازخواستی رها شود.

وی با نام بردن از برخی مسئولین ارشد نظام و منتسب کردن برخی مسائل خاص به این افراد، عنوان می کند چنان آتوهایی از اینان دارد که تا ابد در حاشیه امن خواهد ماند.

وی همچنین در دورانی نزدیک ترین دوست شریف ملک زاده به شمار می آمد.

محمدتقی هاشمیان از عناصر مرتبط با فرید یکی دیگر از دانه درشتهای اقتصادی است که رابطه ویژه ای با حلقه پاستور دارد که در آینده در مورد این دو روشنگری های حیرت انگیزی صورت خواهد گرفت.
 
******************************************************
 
 
 
 
زنده باد خبرگزاری برون مرزی قالیباف
شناسه: 156246
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 12:27
17
190
چرااینده؟؟؟؟؟بازتاب نکنه داری بهش هشدارمیدی؟؟؟لطفاسانسورنکن لطفا
شناسه: 156250
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 12:29
1
290
سایت بازتاب لطفا ادرسی بدهید ما هم اطلاعاتی در خصوص بعضی ها داریم که از اینان بدترند
شناسه: 156251
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 12:30
5
237
احسنت بر تو بازتاب واقعاً کارهای نکرده قسمتهای نظارتی را انجام می دهید ولی افسوس هیچ ترتیب اثری نمی دهند ولی حداقل ماها در جریان امور قرار می گیریم
شناسه: 156252
محمد روحی عیسی لو
22 آبان 1391 ساعت 12:30
2
210
پرداختن به چپاولگران ثروت این ملت خوب و پسندیده است، اما آقازاده های ارشد مقامات حاضر در مناصب حکومتی از صدر تا ذیل فراموش نشود لطفا
شناسه: 156269
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 12:41
4
225
خوبه بازتاب. خوبه. ولی اقازاده های خارج از ارتباط با پاستور رو رها نکن. فقط مشایی و بقایی رانتخور نیستند به خدا. تو اون بالاها همه اهل فضلند به خدا.
شناسه: 156270
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 12:41
2
210
انتظار مردم از جمهوری اسلامی چی بود.حالا ببین چی شده؟حیف اون همه شهید ...
شناسه: 156290
مریم
22 آبان 1391 ساعت 12:51
2
295
بازتاب امروز خبرگزاری ایلنا گزارش داده بود که بعضی از شرکتهای بورس قیمتهای خودشون رو روی دلار 3000تومان بسته اند.واگر دلار بیاد پایین ضرر میکنند!!!این یعنی اینکه به زودی طبقه ای در کشور ایجاد میشه اعم از اونایی که در بازار دلار سرمایه گزاری کرده اند وهمچنین شرکتهایی که در بالا ذکرشان رفت که با پایین آمدن دلار ضرر میکنندوسعی میکنندبرخلاف منافع وقدرت خریدعموم مردم ومنافع اقتصاد کشوربوسیله شبکه های رسانه ایه خودشون مثل روزنامه دنیای اقتصاد که بوسیله سایتهای طرفدارش مثل فرارووخبرآنلاین ساپورت میشود ازکاهش نرخ ارز وبازگشتش به قیمتهای پارسال به هرطریق ممکن جلوگیری کنند که واقعااین مردم هستندکه بخاطر نداشتن پایگاهی در بین رسانه هاوتصمیم گیران اقتصادی در این بین نابود میشوندمانند قضیه هدفمندی یارانه ها که علی رغم مخالفت اقتصاددانان مستقل دقیقا یکی از بزرگترین وقوی ترین حامیانش همین روزنامه دنیای اقتصاد بودوحالا بدون اینکه مسوولیتی قبول کنه در حال نسخه پیچیهای خطرناکتر در ارز برای مردم واقتصادمظلوم کشوره.بازتاب خواهشا در این زمینه وپشت پرده این جریانات هم بیشتر تحقیق کن.ممنون از سایت خوبتون وپناه مردم مظلوم ایران
شناسه: 156313
حسینی
22 آبان 1391 ساعت 13:01
1
61
آقای عزیز همین طوری که نمیشه شما کسی رو محکوم کنی . مگر شما قاضی هستی ؟ چرا آبروی مردم رو داری میبری . شاید این آقازاده بی گناه باشد , شاید هم نباشد . نه من میدانم نه شما.
این چه طرز روزنامه نگاریه ؟
شناسه: 156315
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:02
332
33
دستون درد نکنه
شناسه: 156317
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:03
1
124
خیلی عالی بود بازتاب دستتان درد نکند به نظرم مسئولیتتان را درک کردید و واقعا دارید کار شجاعانه ایی انجام می دهید
شناسه: 156330
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:08
2
97
دمتون گرم
شناسه: 156337
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:13
2
89
ایشان همانگونه که از فامیلشون پیداست از هرگونه خطری محفوظ هستند
شناسه: 156338
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:14
2
129
وی با نام بردن از برخی مسئولین ارشد نظام و منتسب کردن برخی مسائل خاص به این افراد، عنوان می کند چنان آتوهایی از اینان دارد که تا ابد در حاشیه امن خواهد ماند.
خوش به حال مسولین ما !!!!!!
شناسه: 156342
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:15
2
157
‫یادم هست ابوی ایشان آمده بود دانشگاه، میگفت تحصیل کرده ای در خارج به ایشان گفته در داخل اینقدر موانع هست که نمیشود به مملکت خدمت کرد، ایشان هم فرموده چون شما در خارج هستید موانع وجود دارد، و باید به مملکت خود برگردید تا موانع را از بین بردارید ....
شناسه: 156348
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:18
0
80
بازتاب زدی به سیم آخرا! این آقا زاده ها یکی دو تا نیستن که ...
شناسه: 156377
شاهین
22 آبان 1391 ساعت 13:30
2
187
همه از هم آتو دارند....
شناسه: 156382
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:33
3
203
هردم از این باغ بری میرسد
شناسه: 156388
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:37
1
104
:| عجب
شناسه: 156395
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:43
0
37
باشه بازتاب! ما که هر چی نصیحتت می کنیم تو پوشت فرو نمیره.دستی دستی کاری کن که تعطیلت کنند و ما رو بی بازتاب!
شناسه: 156410
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 13:52
45
17
من این شخص را نمی شناسم ولی بدون تردید که دستی در کار دارد، ولی در این گزارش روشن گری خاصی هم از سوی بازتاب صورت نگرفته است، اگر واقعا اطلاعاتی از عملکرد ناصحیح این افراد در دست دارید لطفا منتشر کنید تا مردم با هویت این آقازاده ها و پدران گرامشان بیشتر آشنا شوند.
شناسه: 156411
هموطن
22 آبان 1391 ساعت 13:52
1
66
خیلی مردیت و جرات دارید. دمتتون گرم
شناسه: 156466
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 14:27
1
60
اکه راست میگی چرا نمی زارن احمدی نژاد حرف بزنه؟؟؟؟؟؟؟؟
شناسه: 156470
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 14:28
34
25
مشکل فقط دلار نیست که دلار بهانه است
شناسه: 156472
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 14:29
1
44
یک بار این آقا را در دفتر کارش دیدم، با همین شمایلی که در عکس دیده می شود بود، دشداشه سفید و عصا ! نکته آنکه در میان صحبت های عرفانی اش از عرفای بزرگ ، رفت به موضوع مرتبطی ! چون شوهای مایکل جکسون در ژاپن و تعریف از او و اینکه اگر نبودند بعضی آقایان ما می خواستیم این ها را به مردم نشان دهیم و ... یعنی ملقمه ای بود که آن سرش نا پیدا !
شناسه: 156477
علی
22 آبان 1391 ساعت 14:35
0
89
من و شماهم آقا زاده بودیم چنین میکردیم.
شناسه: 156488
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 14:41
51
10
از مسئولین آتو داره ؟ اوه ... اوه ...
شناسه: 156521
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 15:02
3
53
خدایا...... هستی
شناسه: 156523
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 15:06
1
33
خب بازتاب جون! بریم سراغ نفر بعد....
شناسه: 156536
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 15:18
0
33
مشکل اصلی ساخثاری است که این افراد در آن رشد میکنند.
شناسه: 156586
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 16:06
3
60
من سی و سه سالمه. از سن بیست سالگی دارم کار می کنم و شغلم هم آزاده. هنوز که هنوزه نتونستم ازدواج کنم. مطمئن باشید توی این مملکت وقتی می تونی به این همه ثروت برسی که به قدرت وصل باشی و بتونی از رانت استفاده کنی. و الا محاله با کار و کوشش بتونی این همه پول جمع کنی. خدا شر همه آقازاده ها رو از سر ما کم کنه...
شناسه: 156591
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 16:09
2
84
این هنوز ازنتایج سحر است . داداش اوضاع بسی قمردرعقرب است .
شناسه: 156605
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 16:16
2
86
این آقازاده با برخی محافل بین المللی هم سر ی دارد.اخیرا به عنوان نماینده ایران در یک سازمان اقتصادی بین المللی غیر دولتی مربوط یه منطقه دریای خزر انتخاب شده که معلوم نیست از کجا حمایت میشده است.سازمان همکاریهای اقتصادی کشورهای دریای خزر
شناسه: 156631
علی
22 آبان 1391 ساعت 16:34
0
36
‫اگر علی (ع) در میان ما بود، علی نه، اگر ابوذر بود، ابوذر نه. اگر قنبر بود ....
شناسه: 156658
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 16:52
1
29
جناب احمدی نژاد ما هی گفتیم این پول نفتی که قرار بود تو سفره ما بیاد کجا رفت!!؟؟ماشاالله این آقازاده ها تمومی هم ندارن!!!
شناسه: 156676
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 17:05
0
40
بابا اقلا طرف هنرمند عتیقه‌‌ سازه. کاش چند تا هم آثار باستانی برا تهران می‌ساخت.

بعد میگن کارای تولیدی خوابیده!!

عجب
شناسه: 156694
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 17:14
0
23
حیف واژه آقا که اول لقب اینا می زارید
شناسه: 156712
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 17:21
0
22
بازتاب امروز اى رسانه ى رفسنجانى پرست.اگر بدانید همین اقاى محفوظى چه خدماتى به مملکت کرده اند و چه حجم سنگینى از آثار ارزشمند اسلامى و ملى را از خارج از کشور به ایران بازگردانده و وقف کشور کرده اند، و اگر بدانید چقدر از مشایى و امثال او متنفر است و از انها ضربه خورده است ، و اگر بدانید چقدر انسان شریف و با تقوا و باسوادیست ، حتما شرمسار این حرکت مشکوک و غیراخلاقى خود مى شدید. یقین داشته باشید زهد و انسانیت و تقواى ایشان شما را از این رفتار ناجوانمردانه پشیمان خواهد کرد.
شناسه: 156717
شاگرد ابدى دکتر محفوظى
22 آبان 1391 ساعت 17:24
97
5
الیته ماهی رو هر وقت از آب بگیری می میره. ولی ساعت سما یه 10 - 20 سالی عقبه. نه؟ بهر حال صحت خواب
شناسه: 156723
عباس
22 آبان 1391 ساعت 17:29
0
12
با این حال که کامنتای مارو پخش نمیکنی ولی درود به شما دست اندرکاران سایت بازتاب..تنها سایتی که درد ماتش را درج میکند. یک موی گندیده شما به همه افراد سایت دستمل بدست فارس نیوز میرزد. من هر روز مهمان سایت شما هستم.
رزمنده ای از دهه 60
شناسه: 156753
سام
22 آبان 1391 ساعت 17:49
0
24
ماشاء الله از این افراد دور و بر دفاتر برخی آقایان کم نیستند!
شناسه: 156757
سعید
22 آبان 1391 ساعت 17:55
0
21
قدرت فساد می آورد . هر که بامش بیش برفش بیشتر.
شناسه: 156758
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 17:56
0
27
همه تون سرو ته یک کرباسید. که چه بشه با معرفی یه کله گنده هیچی حل نمیشه. خانه از پای بست ویرانه
شناسه: 156762
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 18:01
2
50
خدا شر همه آقا ها و آقازاده ها شونو رو از سر ما کم کنه.
شناسه: 156779
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 18:20
0
68
in kare shoma khalaf nist?
شناسه: 156780
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 18:20
21
5
شناسه 156717 :
شتری را پرسیدند: از کجا می آیی ای فرخنده پی ؟
شتر گفت: از حمام گرم کوی تو ....... !
گفتند : خود پیداست از زانوی تو .
زهد و تقوای ایشان از صندلی و دکوراسیون اطرافش و محل موزه(شهرک قدس - فاز یک - خیابان ایران زمین شمالی)
پیداست.
شناسه: 156819
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 18:55
1
18
سلام ، آقای محفوظی را از نزدیک کاملاً می شناسم .
نکاتی را به عرض می رساند که انتظار می رود این گونه اطلاع رسانی دروغ از سوی بازتاب انجام نشود .
گرچه به احتمال زیاد این نظر منتشر نمی شود .
1-ایشان ارتباط محدودی با پدر خویش دارند و از نام ایشان استفاده ای نمی کنند .
2-ایشان ریاست نهاد بین المللی موزه های جهان اسلام را با انتخاب از سوی کشور های اسلامی انتخاب شدند .
3-مدرک دکترای ایشان از دانشگاه سربون فرانسه است در رشته ی روانشناسی .
4-دولت آقای احمدی نژاد و شخص آقای مشایی در دولت نهم و در زمان ریاست سازمان میراث فرهنگی در انتخابات ریئس سازمان موزه های جهان اسلام به ایشان رای "ندادند" و به یک فرد از مالزی رای دادند و از عجایب بود که ایران به کاندید ایرانی این سازمان به خاطر اختلافات سیاسی رای نداد .
5-هیچ ارتباطی مابین ایشان و تیم مشایی نیست بکله ایشان از نزدیکان آقای هاشمی رفسنجانی هستند .
6-از نظر شخصیتی فرد بسیار مغرور و متکبری است .
7- متهم ردیف سوم پرونده ی شهرام جزایری بودند که البته رفع اتهام شدند .
8- در سال 84 قرار بود ایشان به عنوان کاندیدای اصلاحات برای رقابت ریاست جمهوری معرفی شوند و شورای نگهبان در اعلام خصوصی ایشان را رد صلاحیت شده ی از پیش اعلام نمود.
9-ایشان دارای ارزشمندترین مجموعه ی موزه ی تاریخی غیر دولتی ایران را دارند که در 3 طبقه ی از موسسه ی ابن سینا واقع شده است .
10-یکی از بزرگترین کتابخانه های نسخه های خطی جهان اسلام نیز در چندین طبقه از سوی ایشان با تلاش فراوان جمع شده است .
11-...
از سایت بازتاب انتظار می رود اخبار دروغ منتشر نکنند و
تهمت نزنند .
موفق باشید
شناسه: 156870
یک دوست
22 آبان 1391 ساعت 19:47
45
6
ایشان را نمی شناسم ولی پدرشان از حیث تقوی و علم کم نظیر هستند بعید می دانم مطالب شما درست باشد !!!!
شناسه: 156961
دکتر حسینی
22 آبان 1391 ساعت 21:21
46
2
دم از حکومت علی میزنیم و اجازه ی رشد به این افراد با امنیت کامل داده میشود. ظاهرا باید به این نتیجه رسید که تصمیم گیرندگان به اداره ی حکومت به شیوه ی علی باور ندارند .
شناسه: 156970
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 21:29
0
19
من شاید دل خوشی از این آقا نداشته باشم ولی تا این حد که سایت شما نوشته ، واقعاً بی انصافی است .
شناسه: 156976
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 21:33
30
2
پس بگو دیدم توی مجله گردشگری وابسته یه بقایی چقدر از اایشون تعریف کرده بود یک چیز هایی که فکر کردم بزرگترین حامی هنر ایران ایشون هست:)
شناسه: 156992
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 21:49
2
21
پولهایی که اینا خوردن رو میشه پس گرفت؟؟؟ بابا نزارین بیشتر ببرن، جلوی ضررو از هرجا بگیری ...
مملکت بدعاقبت ...
شناسه: 157016
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 22:09
0
25
بازتاب اینو میگم بدونی:این آقا فقط یه مجموعه آثار تاریخی هنری داره که شامل 70000 اثر گرانبهاست.ماشین بنز قدیمی 50 سال پیش داره تا بنز 2013!
داریوش ارجمند مشاور هنری این آقاست و ...
شناسه: 157035
ک-و-ه-
22 آبان 1391 ساعت 22:27
0
23
بازتاب شده مفتش خانه . شما تعهدت تا کجاست ؟
شناسه: 157040
بدون نام
22 آبان 1391 ساعت 22:34
39
7
چرا سانسور میکنی بازتاب ما دلملن فقط به شما خوش است
شناسه: 157377
بدون نام
23 آبان 1391 ساعت 10:00
0
2
ارسال نظر