dimanche 25 août 2013

واشینگتن پست: روحانيت عامل کودتای ۲۸ مرداد بود نه آمریکا

واشینگتن پست: روحانيت عامل کودتای ۲۸ مرداد بود نه آمریکا

بازگشت شاه به ايران متعاقب سقوط دولت دکتر محمد مصدق در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
بازگشت شاه به ايران متعاقب سقوط دولت دکتر محمد مصدق در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
اندازه متن- +
روزنامه واشينگتن پست در شماره روز ۱۸اوت خود و به مناسبت سالروز ۲۸ مرداد، در مقاله اى به قلم ری تکیه، پژوهشگر ایرانی مقیم آمریکا، تحت عنوان «روحانيت مسئول شكست دمكراسى در ايران است» سقوط دولت دكتر محمد مصدق را از چند زاويه بررسى كرده است.

به نوشته ری تکیه، روز پنجشنبه سالروز یکی از رویدادهای اسطوره اى تاريخ ايران است. پنجاه و هفت سال پيش در چنين روزى دولتى در ايران سرنگون شد كه بسيارى اين واقعه را سرآغاز سقوط دمكراسى در ايران مى دانند.

در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، دولت دكتر محمد مصدق به خاطر آن چه كودتاى آمريكايى خوانده شده سقوط كرد، محمد رضا شاه پهلوى به قدرت بازگشت و ادامه سلطنت وى - به انقلاب سال ۵۷ منتهى شد كه در آن روحانيت قدرت را قبضه كرد.

دولت آمريكا و بسيارى از سياستمداران اين كشور – گاه و بيگاه از بابت آن كودتا عذر خواهى كرده و رژيم جمهورى اسلامى ايران هم همواره اين موضوع را دست آويزى براى حمله به آمريكا قرار داده است. اما اصل داستان كودتا چيست؟

«واقعیت تلخ تاریخی»

واشينگتن پست مى نويسد: داستان شگفت انگيز سقوط دولت دكتر محمد مصدق آن قدر به كودتاى ننگين آمريكايى نسبت داده شده كه هم ايرانى ها و هم آمريكايى ها اين موضوع را به عنوان يك واقعيت تلخ تاريخى پذيرفته اند. اما واقعيت اين است كه اين واقعه از آن چه روايت شده بسيار پيچيده تر است.

به قلم نويسنده اين مقاله، سقوط دولت مصدق بيش از آن كه به كودتاى نظامى آمريكايى مربوط باشد به مراجع تقليد ايران مربوط است.

داستان اين است كه کرمیت روزولت، عامل سیا، چماقداران را اجير مى كرد كه عليه دولت مصدق آشوب به پا كنند تا بدين وسيله او را درمانده كند. هدف دولت آمريكا اين بود كه شاه دوباره به تخت برگردد.

به نوشته واشينگتن پست، ايران به خاطر ملى شدن صنعت نفت به دست دكتر مصدق مورد تحريم نفتى قرار گرفت و در سال ۱۳۳۲ با بحران اقتصادى بسيار شديدى دست و پنجه نرم مى كرد. در واقع، دولت مصدق تا تابستان همان سال به يك دولت شكننده تبديل شده بود.

قشر متوسط جامعه ايران، كه احساس مى كرد سياست هاى مصدق باعث بدى كسب و كارشان شده، به تدريج از او فاصله گرفت. همين شرايط براى تجار نيز پيش آمد و آنها هم پشت دولت مصدق را خالى كردند. جامعه روشنفكر ايران هم به رقيب سياسى دكتر مصدق تبديل شد. روشنفكران نگران بودند كه مصدق به يك قدرت تك صدا تبديل شود. شايعاتى هم درباره وقوع كودتا عليه دولت مصدق در بين مردم جريان داشت.

در اين شرايط بود كه سیا – سازمان امنيت ملى آمريكا – تلاش مى كرد دولت دكتر مصدق را سرنگون كند. اين سازمان در بهار سال ۳۲ تماس هايى را با افسران ارشد ارتش ايران – از جمله با سرلشکر زاهدى - برقرار كرد.

نقشه کیم روزولت

طبق نقشه روزولت، شاه مى بايست طى حكمى دولت مصدق را منحل كند. قرار بر اين بود كه اين كار در ۱۵ اوت ۱۹۵۳ - ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ - انجام شود، اما شخص حامل پيام دستگير و اين توطئه خنثى شد.

واشينگتن پست مى نويسد: از اين زمان اوضاع تغيير كرد. با برملا شدن اين توطئه – شاه از ايران گريخت و ژنرال زاهدى خود را در گوشه اى پنهان كرد. مدارك طبقه بندى شده دولت آمريكا در آن زمان – كه طى ده سال اخير منتشر شده – نشان مى دهد كه واشينگتن نقشه جايگزين براى اين كار در نظر نگرفته بود و دولت آمريكا پذيرفته بود كه طرحش براى سقوط دولت مصدق شكست خورده است.

اما در اين ميان، يك قشر پر نفوذ ديگر در ايران فعال بود. همزمان با اين تغيير و تحولات، رهبران مذهبى ايران، كه ديكتاتورى شاه را بر دمكراسى خواهى مصدق ترجيح مى دادند، دست به كار شدند.

پس از آن كودتاى نافرجام، ملايان قم كه از پيشرفت و تجدد ايران كه مصدق پرچمدار آن شده بود، وحشت داشتند به تدريج به آيت الله كاشانى روى آوردند و پشت او سنگر گرفتند.

روحانيون با تكيه بر نفوذى كه در بين بازاريان و عامه مردم داشتند راهپيمايى هايى را عليه دولت مصدق در تهران ترتيب دادند كه طى آن مردم خواستار بركنارى مصدق و بازگشت شاه به قدرت بودند.

مصدق تنها ماند، دولتش سقوط كرد و شاه به قدرت بازگشت.

ری تکیه در واشينگتن پست مى نويسد: روزولت و دولتش بيش از آن كه بانيان اين سقوط باشند، ناظرانى بودند كه با حيرت به اين تغيير و تحولات چشم دوخته بودند.

دو دهه پس از آن رويداد تاريخى، روزولت نقش دولت آمريكا در مبارزه با دولت دكتر مصدق را به رشته تحرير در آورد و همين امر باعث شد كه لبه تيز اتهام – تماما به سوى آمريكا نشانه گيرى شود - حال آنكه اگر با دقت اين وقايع را بررسى كنيم مى بينيم كه مسئول اصلى سقوط دولت دكتر محمد مصدق و شكست حركت دمكراسى خواهى مردم ايران در حقيقت مراجع مذهبى اين كشور بودند نه دولت آمريكا.

 
نظرات
    
توسط: بوف
۳۰ ۰۵ ۱۳۸۹ ۱۴:۰۴
آقای مستعار،
جامعه واپس گرای کم دانش و "کتاب نخوان" ایرانی بسیار بزرگتر از تصورات موهوم ریزکولونیهای روشنفکر نماست ،که مداوم طی دهه های اخیر اکثریت قاطع آن مشغول تحلیل خاله زنکی حرکت مهره ها روی صفحه بوده و هست و در دژی خودساخته از ادبیات واژه های پرتمطراق سعی داشته تا خود را به نحوی از بوی تعفن ذهن خواهران و برادران عامی اش که باسن اندیشه را در سهل تربن نسخه امکان یعنی شریعت پهن کرده اند دور نگه دارد و چون کبکی سر در برف ،خود را همه انگارد، ...ایرانیان با "بهره هوشی بالا" و "زیرک" با "تمدن چند هزار ساله" ،در غالب اکثریت ،تنها یک شوخی بزرگ است ..."تربیت ،نا اهل را ،چون گردکان بر گنبد است " ...مهره ها را دست ها به حرکت می آورند و دستها را اندیشه و دانائی ، و همه مساله این است ،نفت !

توسط: aria
۳۰ ۰۵ ۱۳۸۹ ۰۷:۱۰
کاملا متقاعد کننده بود. هم سیر منطقی عالی داشت و هم refrence های کاملامعتبر. لطفا باز هم به نگارش های روشن گرانه خود ادامه دهید.

توسط: رضا
۳۰ ۰۵ ۱۳۸۹ ۰۰:۰۷
پروژه حمايت از شاه در مقابل مصدق كه ما آن را كودتا ناميده ايم بدون كمك آخوندها ميسر نبود. نبايد يكطرفه به قاضي رفت مهمترين عوامل داخلي خيانت توده و همراهي روحانيون با جزيان و همدستي آمريكا و انگليس مهمترين عوامل خارجي بوده اند. همه اينها مخالف جريان ملي گرايي ايران بوده اند.

توسط: ایران خانم از: ایران
۲۹ ۰۵ ۱۳۸۹ ۱۴:۲۶
سالهاست که دست امریکا و انگلیس در براندازی دولت ملی ما آشکار شده، حالا این دو دولت لطف کنند تمام اسناد و مدارک کودتا را بی مضایقه رو کنند تا دستهای دیگر هم برایمان رو شود.
مصدق زنده است!

توسط: ایرانی از: ایران
۲۹ ۰۵ ۱۳۸۹ ۱۴:۲۶
اگر این موضوع که " رهبران مذهبى ايران ديكتاتورى شاه را بر دمكراسى خواهى مصدق ترجيح مى دادند" درست باشد پس باید نتیجه گرفت که نظام سلطنتی در ایران نیز دیکتاتوری آخوندها را بر آزادی و دمکراسی مردم ایران ترجیح می دهد چرا که در واقع این دو قشر حاکمیت بر ملت ایران را از یک دست می دهند و از دست دیگر می گیرند. اینجاست که باز آدم یاد شعر فرخی یزدی در باره شاه و شیخ می افتد!

توسط: عجبا
۲۹ ۰۵ ۱۳۸۹ ۰۲:۴۲
آقای ری تکیه و خانمشان تا همین پیرارسال کاملا از آخوندهای ایران و حکومت مذهبی‌ ایران در هر شکل و نوع جانبداری میکردند حالا چطور شده یک دفعه تمام کاسه کوزه‌ها را دارند سر آخوندها میشکنند؟! اگر ده ساله این مدارک در دسترسه چرا آقای تکیه تازه به فکر بر ملا کردن آن افتادند!؟!!!

توسط: نام مستعار
۲۹ ۰۵ ۱۳۸۹ ۰۲:۰۴
حکایت همراهی روحانیون با دشمنان مردم و گره خوردگی منافع طبقاتی این قشر مفتخور با منافع دربار، فئودالیسم و بعدها استعمار البته چیز تازه ای نیست. رابرت دریفوس در کتاب ارزشمندش "بازی شیطان" (‎devil's game) شرح مفصلی از همکاری استعمار انگلیس و بعدها آمریکا با روحانیون برای پیشبرد مقاصد استعماریشان آورده است. در همین کتاب، حکایتی بسیار مختصر هم از همراهی آخوندها با کودتاچیان ۲۸ مردادی آورده است.
اساسا در هر کشوری که استعمار به کودتا دست زده، از همراهی بخشهایی از هیات حاکمه برخوردار بوده که منافع خود را در گرو استمرار و بقا استعمار میدیدند. ایران هم البته مستثنا نبوده و دربار، روحانیون و فئودالها هر یک با کودتاچیان همراهی کرده و نقشی در سرنگونی دکتر مصدق داشتند. بنا بر این، این مساله که کودتا با همراهی روحانیون و دربار انجام شده، ذره ای از مسولیت آمریکائیان در کودتا کم نمیکند و عذر خواهی آمریکائیان البته شروع بسیار مناسبی است که همراه با قدمهای عملی دیگر میتواند زمینه ساز عادی سازی روابط دو طرف باشد. دربار که بخاطر شرکت در این کودتا در سال ۵۷ سرنگون شده و دیر و دور نیست که آخرین بخش کودتاچیان یعنی دستگاه آخوندی هم به زباله دان تاریخ سپرده خواهند شد و آخوندها باید پاسخگوی خیانتهای بیشمار خود به ایرانیان باشند، از جمله همراهی با دشمنان ملت.

توسط: نام مستعار
۲۸ ۰۵ ۱۳۸۹ ۲۲:۳۰
چرا باید مذهب چنین نقش مهمی را در سیاست یک کشور بازی کند؟ چرا؟

توسط: mehrshad
۲۸ ۰۵ ۱۳۸۹ ۱۹:۳۹
این محقّق گرامی‌ ! از نقش دولت فخیمه بریتانیا، توده نفتیها و کمپانی توطعه گر‌ بریتیش- پترلیوم چیزی نخوانده و پژوهش نکرده اند ؟!

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire