انتشار اسناد جدید سیا دربارۀ کودتای ۲۸ مرداد
آرشیو امنیت ملی ایالات متحده به مناسبت شصتمین سالروز سرنگونی محمد مصدق نخستوزیر ایران، در ۲۸ مرداد ماه ۱۳۳۲، روز دوشنبه [۱۹ اوت ۲۰۱۳، ۲۸ مرداد ماه ۱۳۹۲] اسنادی تازه منتشر کرده از نقش آمریکا در عملیاتی که طی سالیان مجادلات بسیار برانگیخته؛ اسنادی متعلق به بایگانیهای سیآیای که به تازگی از ردهبندی محرمانه خارج شدهاند.
iran-emrooz.net | Mon, 19.08.2013, 11:13
تاریخ ایرانی / ترجمه: بهرنگ رجبی
آرشیو امنیت ملی ایالات متحده به مناسبت شصتمین سالروز سرنگونی محمد مصدق نخستوزیر ایران، در ۲۸ مرداد ماه ۱۳۳۲، روز دوشنبه [۱۹ اوت ۲۰۱۳، ۲۸ مرداد ماه ۱۳۹۲] اسنادی تازه منتشر کرده از نقش آمریکا در عملیاتی که طی سالیان مجادلات بسیار برانگیخته؛ اسنادی متعلق به بایگانیهای سیآیای که به تازگی از ردهبندی محرمانه خارج شدهاند. مدتهاست که همگان نقش ایالات متحده و بریتانیا در خلع ید مصدق از قدرت را پذیرفتهاند، اما اسنادی که امروز منتشر شدهاند، شامل مدارکی هستند که میتوان آنها را نخستین تصدیق رسمی سیآیای در رابطه با کمک به برنامهریزی و انجام کودتا دانست.
اشارهٔ صریح به نقش سیآیای در این عملیات در یکی از گزارشهای داخلی این سازمان آمده به نام «جنگ بر سر ایران» که تاریخ اواسط دههٔ ۱۹۷۰ [اواسط دههٔ ۱۳۵۰] را دارد. سیآیای سال ۱۹۸۱ در واکنش به شکایت «اتحادیهٔ آزادیهای مدنی آمریکا» نسخهای بسیار سانسور شده از این گزارش را منتشر کرد اما در آن نسخه هر اشارهای به عملیاتی که به سرکردگی ایالات متحده در ایران انجام شد و اسم رمزش تیپیآژاکس (TPAJAX) بود، با ماژیک سیاه شده بود. در تازهترین نسخهای که از این گزارش منتشر شده، این اشارات موجودند. دیگر مدارکی که امروز منتشر شدهاند، شامل مکاتباتی میشوند که کرمیت روزولت، مامور ارشد سیآیای که آن زمان به قصد کودتا به ایران آمده بود، در رابطه با کارش انجام داده. این اسناد جزئیاتی تازه از ماجراها به دست میدهند و ضمنا دربرگیرندهٔ اشاراتیاند روشنگر دربارۀ فعالیتها و کارهای این سازمان اطلاعاتی پیش و پس از خود عملیات.
کودتای سال ۱۳۳۲ کماکان موضوع توجه دنیاست چون بسیاری نکات دربارهاش هنوز هم به شدت محل بحثاند. بحثها حتی در مورد مسایلی بنیادین هنوز در جریان است ــ جرقهٔ نقشه در سر چه کسی خورد، چه کسی سر آخر اجرایش کرد، چه کسی داخل ایران پشتیبانیاش کرد و اینکه چطور موفق شد. (فقط طی همین سالهای اخیر انبوهی کتاب و مقالات به انگلیسی و فرانسه و فارسی منتشر شده که تمرکزشان روی مصدق و کودتا بوده یا دستکم خیلی جدی به این موضوعات پرداختهاند، از کسانی چون یرواند آبراهامیان، غلامرضا افخمی، محمد امینی، کریستوفر دیبلیگ، داریوش بایندر، مارک گازیوروسکی، مالکوم برن، استفن کینزر، عباس میلانی، علی رهنما، و کسانی دیگر. این نوشتهها در مواردی نظراتی به شدن متفاوت و مخالف دارند در این مورد که چه کسی پشت نقشهٔ کودتا بود و چه کسی کودتا را اجرا کرد. روایتهای دیگری هم در راهاند، از جمله کتابی به انگلیسی از علی رهنما دربارهٔ سیاست داخلی ایران در آن دوران.)
ماجرای کودتا فراتر از موضوعی برای تحقیقها و پژوهشهای دانشگاهی است. نقشآفرینانی سیاسی از همهٔ جناحها و دستهها، از جمله از حکومت ایران، مدام پای کودتا را وسط این بحث میکشند که مسوول اصلی مسیری که تاریخ ایران در سدهٔ بیستم پیمود، خود این کشور بوده یا قدرتهای خارجی، آیا میتوان به ایالات متحده اطمینان کرد که استقلال و حاکمیت ایران را پذیرفته یا نه، یا اینکه آیا واشنگتن باید پیش از هرگونه بهبود روابط احتمالی، بابت دخالتهای پیشینش در امور ایران عذرخواهی کند یا نه.
انتشار عمومی این مدارک به این جهت نیز ارزشمند است که اسناد سیآیای در مورد کودتای سال ۱۳۳۲ بسیار اندکاند. اولا مقامهای این سازمان گفتهاند بیشتر مدارک در اینباره در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ [۱۳۴۰] یا گم یا نابود شدهاند، ظاهرا دلیلش هم «زیادی پر بودن مخازن» نگهداری اسناد بوده. در مورد دسترسی عمومی به باقی اسناد باقیمانده (که بنا به گزارشها، عرض پوشهشان سی سانتیمتری میشود) دهههاست که رویهٔ معمول اعضای سیآیای تکذیب همه جانبه در مورد وجود چنین اوراقی بوده. تازه این رویه به رغم قول و تعهدات جداگانهٔ دو دهه پیش سه تن از مدیران سیآیای (رابرت کیتز، جیمز وولسی و جان دوچ) برای علنی کردن پروندههای تاریخی این سازمان در مورد چندتایی از عملیات دوران جنگ سرد (از جمله عملیات کودتای ۱۳۳۲ ایران) بوده؛ آن زمان این قولها را نشانهای از سیاست شفافسازی ادعایی تازهٔ سیآیای خواندند بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱.
یک نشانهٔ آشکار از وفا نکردن به قول آن سه مدیر در عمل، سال ۱۹۹۹ به دیدها آمد، وقتی آرشیو امنیت ملی ایالات متحده درخواستی قانونی داد برای دسترسی به گزارش داخلی مشهور سازمان سیآیای در مورد کودتای ایران. یکی از طراحان این عملیات، دونالد ویلبر، کمتر از یک سال بعد از وقوع ماجرا این گزارش را آماده کرده بود. آن زمان سیآیای فقط حاضر شد از این گزارش ۲۰۰ صفحهای فقط یک تک جمله را منتشر کند.
به رغم انتشار بیشمار روایت از ماجراهای کودتا طی همهٔ این سالها ــ از جمله خاطرات مفصل و پر جزئیات خود کرمیت روزولت («ضد کودتا: نبرد بر سر ادارهٔ ایران») و متعاقبا افشا و انتشار همان گزارش ۲۰۰ صفحهای سیآیای در نیویورک تایمز ــ روال معمول سازمانهای اطلاعاتی کماکان این است که در موضعشان تغییری نمیدهند. تأکید دارند که فرق هست میان در دسترس عموم گذاشتن اطلاعات در مورد فعالیتهای ایالات متحده از سوی نهادهای غیردولتی با پذیرش و تصدیق رسمی این فعالیتها، حتی دههها بعدتر از زمان وقوعشان.
آرشیو امنیت ملی ایالات متحده تصمیم سیآیای را برای در دسترس گذاشتن این مدارک قدر دانسته و ستوده اما تأکید کرده از این اسناد آشکارا برمیآید که سالها پیش میتوانستهاند از ردهبندی محرمانه خارج شوند و در دسترس عموم قرار گیرند، بیآنکه خطری امنیت ملی آمریکا را تهدید کند.
مالکوم برن، قائممقام این پژوهشگاه از مدیران سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده خواسته دیگر اسناد به جامانده از دورهٔ کودتا را هم به طور کامل در دسترس عموم قرار دهند: «دیگر هیچ دلیل معقولی برای محرمانه نگه داشتن اسناد چنین برههٔ مهمی از تاریخ ما وجود ندارد. الان هر بچه مدرسهای در ایران هم از کلیت و اصل این ماجراها باخبر است. پنهان کردن جزئیات فقط به تحریف تاریخ میانجامد و به افسانهپردازان همهٔ طیفها در این زمینه میدان میدهد.»
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire