samedi 24 août 2013

سینه 740 کیلومتری خزر

فصل دریا رو به پایان است. شب ها هوای لب سواخل خزر از مازنداران تا آستارا شرجی است و نسیمی می وزد که شاید برای قدم زدن مناسب باشد اما برای شنا دیگر نه! بویژه که در این سالها، مردم بویژه زنان شبانه خود را به آب می زدند.
تابستان تمام شده، یا می رود که تمام شود و حالا ساحل مانده است و آنچه که دریا نه از مسافران تابستانی می پذیرد و نه از ساکنین محلی. آنها را پس زده است به ساحل. چرا کردند و ریختند که دریا به ساحل پس بدهد؟
آنسوی ساحل وضع اینگونه نیست. می گویند ساحل خزر در کشورهائی که خرز با آنها همسایه است، اینگونه آلوده نیست که در ایران هست. 7ميليون ایرانی در شهرهای ساحلی شمال کشور زندگی می کنند. هر سال تابستان 20 درصد بر این جمعيت اضافه می شود که مسافرند و به نسبت مردم محلی بی احتیاط تر و بی ملاحظه تر برای آلوده نساختن خزر و ساحلش.
آلودگی نفتی، آلودگی کشاورزی، آلودگی صنعتی و با خجالت باید گفت که آلودگی فاضلاب خانگي. این سینه 740 كيلومتری دریای خزر در خاک ایران، گلایه ها در خود دارد.
سالانه 400 ميليون متر مكعب فاضلاب در شمال كشور توليد مي‌شود كه فقط 40 درصد آن تصفيه مي‌شود و 60 درصد باقي مانده به صورت مستقيم و غيرمستقيم به درياي خزر مي‌ريزد

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire