mardi 16 février 2010

ازندای سبز





ایجاد شده در: 02/16/2010 - 03:09, به روز شده در: 02/16/2010 - 03:10

یکي از امیدواری‌های بزرگ پس از ۲۲ بهمن، همین بحثی است که در مورد درس گرفتن از تجربه آن تقریباً میان همه سبزها در گرفته است. پدید آمدن بحث گسترده در مورد اشتباهات ما در محاسبه و عمل در ۲۲ بهمن به این دلیل امیدبخش است که هم زنده بودن جنبش را نشان می‌دهد و هم به طور ضمنی به راه‌حل اشاره می‌کند. وجود این بحث دامنه‌دار بار دیگر به یادمان می‌اندازد كه «ما بیشماریم».
شعار «ما بی‌شماریم»، از ابتدا هم متوجه «شمار» افراد جنبش بود، هم به حقیقت دیگری اشاره داشت که میرحسین موسوی هم بارها بر آن تاکید کرد و آن را به رسمیت شناخت. و آن این که رهبر این جنبش، مردم هستند. مردمی بی‌شمار که تک تک‌شان فکر می‌کنند، ایده می‌دهند، نقد می‌کنند و در عمل مشارکت می‌کنند. بی‌شمار بودن ما به این خاطر اهمیت دارد که هر کدام برای خودمان کسی هستیم. هیچ کدام در دیگری منحل و فنا و ذوب نشده‌ایم. به همین دلیل همه مجبورند تک تک ما را به شمار بیاورند. به همین دلیل با این شدت و وسعت دستگیری باز هم جنبش از بین نمی‌رود. چون جنبش رهبرانی خاص ندارد که با دستگیریشان، کارها متوقف شود.
اگر بحث‌های بعد از ۲۲ بهمن را دنبال کنیم می‌بینیم که یکی از نقدهای جدی، متوجه این است که چرا ما همه سرمایه و ابتکار عمل خود را به ایده‌های معدودی واگذار کردیم. ایده‌هایی که از پیش برای طرف مقابل شناخته شده و اعلام شده بودند و نیروهای سرکوب روزهای متوالی فرصت داشتند تا هر چه می‌خواهند برای خنثی کردن آن‌ها بکنند. چیزی که باید به آن دقت کنیم این است که رفتن از پی چنین ایده‌هایی صرفا مسئله خطای این فرد و آن فرد نیست که با نقد آن‌ها مسئله ما حل بشود. دنبال کردن این ایده‌ها از سوی اکثریت برای به دست آوردن یک مزیت بزرگ بود، اما نهایتاً زیان بزرگی را هم به دنبال داشت.
مزیتی که ما با دنبال کردن ایده‌های مربوط به ۲۲ بهمن دنبال آن بودیم، هماهنگی بود. ما از راه همین رسانه‌های معدود و محدود، به سمت انتخاب ایده‌هایی پر طنین‌تر رفتیم، با این فکر که می‌توانیم بیشترین جمعیت را برای تحقق آن‌ها داشته باشیم و فکر کردیم از این راه باز هم با تکیه بر تعداد خود می‌توانیم کار موثری بکنیم. چیزی که ندیدیم، این بود که در طی این هشت ماه نیروی سرکوب رفته رفته با تکیه بر خشونت بی‌حد و با تکیه بر این که ما همه بازی‌مان روی میز و از پیش تعیین شده و اعلام شده است، بالاخره راهی هر چند پرهزینه برای سرکوب کردن کنش‌هایی که برای دراز مدت برنامه‌ریزی می‌کنند پیدا می‌کند.
اگر این را به رسمیت بشناسیم؛ اگر قبول کنیم که نیروی سرکوب با اتکا بر خشونت بی‌اندازه و با اتکا بر از پیش معلوم بودن برنامه‌های ما می‌تواند تا حد زیادی آن‌ها را خنثی کند، بنابر این باید به نحوی تغییر تاکتیک و روش دهیم که چاره‌ای برای این مسئله بکنیم. این نوشته می‌خواهد آزمایش یک راه حل را پیشنهاد بدهد. البته این راه حل به هیچ وجه راه حل تازه‌ای و ابداعی‌ای نیست. کاری است که انجام می‌شد، و راه حلی است که کم و بیش در نقد و بحث‌های اخیر هم بر آن تاکید شده. این راه حل، تکیه بیشتر و بیشتر بر شبکه‌های اجتماعی و خلاقیت‌های فردی و جمعی است.
باید بار دیگر شبکه‌های اجتماعی دوستان و خانواده را فعال‌تر کنیم. باید به طور فعال، جلسات بحث و ایده پردازی داشته باشیم. در چنین جلساتی باید وقت مشخصی برای بحث درباره اوضاع سیاسی و اقتصادی بگذاریم، و زمانی را هم برای ارائه ایده‌هایی برای عمل. یادمان باشد؛ همه باید صحبت کنند. ما در شبکه‌های اجتماعی قرار نیست فقط برای روزمره فعالیت‌های جنبش بحث و برنامه‌ریزی کنیم. شبکه‌های اجتماعی، محل ساختن دموکراسی فردای ما هستند. ما در شبکه‌های اجتماعی باید برابری، آزادی در بیان عقیده، و تحمل یکدیگر را تقویت کنیم.
باید تکیه بر اینترنت و تكنولوژي‌هاي اطلاع‌رساني جمعي را باز تعریف کنیم. لازم نیست ایده‌های تولید شده در شبکه‌ها و موعد اجرای آن را از پيش اعلام کنیم تا طرف مقابل بداند دقیقاً کی و کجا باید به سراغ چه کسانی برود. بگذارید نیروی سرکوب با عمل انجام شده شما مواجه شود. چیزی که مهم است تاثیر عمل شما و ایده شما در جامعه است. می‌توانید در صورت موفقیت آمیز بودن ایده‌تان بعد از مدتی از راه‌های امن اطلاع رسانی را شروع کنید. یا حتی بعد از این که بر روی ایده‌های بعدی متمرکز شدید درباره تجربه قبلي اطلاع رسانی کنید.
به این ترتیب، فعالیت جنبش سبز، محدود به موعدهای خیابانی نخواهد ماند. نیروی سرکوب و دستگاه تبلیغات دولت کودتا با وضعیت اعتراض روزمره از سوی گروه‌های نامشخص و بیشمار مواجه خواهد بود. با در نظر گرفتن وضعیت اقتصادی که احتمالاً در ماه‌هاي آينده سخت‌تر خواهد شد، این فعالیت‌ها و ایده‌ها می‌تواند جهت‌های جدید پیدا کند. به علاوه، با فرا رسیدن موعدهای بزرگ جمعی، حرف‌های بیش‌تر و تجربه‌های فراوان‌تری خواهیم داشت و راه‌هاي بهتري براي حضور در خيابان را هم از قبل بحث كرده ايم. راه‌هايي كه لزوماً يكسان نيستند تا نيروي سركوب، بداند با جمعيت بي خشونت مردم معترض چه كند.
باز هم یادمان باشد، شبکه‌های اجتماعی محل بحث و ساختن دموکراسی فردای ما هستند. محل پایه گذاشتن برابری در عمل و باغی که ایده‌های تغییر در آن سبز می‌شود. آن‌ها را جدی‌تر بگیریم.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire