vendredi 24 mai 2013

مساله سن بالای هاشمی نیست، رای زیاد اوست




چکیده :با تغییر عبارت بیهقی باید گفت «رد صلاحیت این خواجه نه کاری است خرد» و در این کار بزرگ بی شک شورای نگهبان تحت نظر و اوامر فرمانده اصلی خود بوده است. فرماندهی که این بار علاج کار را پیش از وقوع واقعه کرده است، تا رای بالای جمهوری که پشت سر کاندیدای اصلاح و اعتدال بسیج خواهد شد باز به تهدیدی برای حکومت تمامیت خواهان بدل نشود. پس به انصاف نزدیکتر بود که دست کم شورای محترم نگهبان دلیل اصلی پشت این رد صلاحیت را صادقانه با مردم در میان میگذاشت و به بهانه ی خنده دار سن زیاد توسل نمیجست و اذعان میکرد که مشکل اصلی رای بالای هاشمی است که خواب آنها را آشفته است، نه سن زیاد او. ...

کلمه- سینا حق جو:
دیروز قرار بود جلسه شروع به کار ستاد هاشمی باشد؛ جلسه ای که تبدیل به اختتامیه ستاد شد. شورای نگهبان این بار حتی اجازه شرکت کاندیدای حداکثری جریان اعتدال خواه و اصلاح طلب را هم در انتخابات نداد. گر چه شورای نگهبان مدتی است با فلسفه بافی درباره ی احراز صلاحیت زحمت توضیح درباره ی علت رد و تایید صلاحیت ها را از دوش خود برداشته است و تنها صلاحیت آنها را که خود خوش میدارد احراز (بخوانید گزینش) میکند، با این حال دلایل تلویحی ای که برای رد صلاحیت آقای هاشمی ذکر شده است دو چیز بوده است: سن زیاد و همراهی با فتنه. گر چه به نظر میرسد که دلیل اصلی حذف آقای هاشمی از عرصه انتخابات دلیل دوم -یعنی همراهی با مردم و جانب حق آن ها را گرفتن و به همین دلیل برخورداری از پشتیبانی آرای جمهور مردم- بوده است، اما عمده ی توان شورای نگهبان و تریبون ها و رسانه های حکومتی معطوف توجیه اول شده است. لابد به دلیل آن که صداقت پرداختن به دلیل اصلی را نداشته و از بازتاب این واقعیت در جامعه ترس داشته اند.
دلیل اصلی اما همان چیزی است که امروز مجید انصاری در جلسه اختتامیه ستاد هاشمی بر آن انگشت گذاشته است:
«تروریست های حیثیتی امروز حق دارند عصبانی باشند. وقتی خبر نظرسنجی بسیج را خواندند که هاشمی ۵۷ درصد رای قطعی و حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد هم افزوده خواهد داشت و در مرحله اول با ۷۰ درصد پیروز انتخابات خواهد بود به صرافت برای تغییر روند انتخابات افتادند.»
یعنی این که شورای نگهبان -و در حقیقت آمران اصلی و نهایی تایید و رد صلاحیت ها- به دقت در کار رصد انتخابات و اقبال مردم به کاندیداها بوده اند. و آن گاه که از نتیجه نظرسنجی های شان دریافته اند خطر موج مردمی دیگری در راه است که شاید حتی کار را در مرحله اول یک سره کند و هیچ امیدی برای کاندیدای مطلوب نظام به جا نگذارد، تصمیم تلخ ناگزیر را گرفته اند و رقیب خطرناک را این بار پیش از ورود به رقابت انتخاباتی سر بریده اند.
این تحلیل اما تحلیل جدیدی نیست. در واقع این همان چیزی است که در سرمقاله روز سه شنبه روزنامه کیهان یک روز پیش از اعلام خبر صلاحیت ها آمده بود و به نوعی پیشگویی این رد صلاحیت بود:
«و اما، در این میان وظیفه الهی، خطیر و سنگینی بر عهده شورای محترم نگهبان است. این وظیفه خطیر در یک کلمه نجات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از دام خطرناکی است که دشمنان بیرونی و دنباله‌های داخلی آنها پیش پای ایشان پهن کرده‌اند. شورای محترم نگهبان اسناد و دلایل قانونی قابل توجهی برای رد صلاحیت ایشان در اختیار دارد و با استناد به آن می‌تواند چرخه فریبی که برای وی تدارک دیده‌اند را مختل کند.»
به عبارت دیگر، اگر شورای نگهبان پیشگیری نکند، خطر موجی دیگر و موسوی و کروبی ای دیگر در راه است و آنگاه باید یا پیه ریاست جمهوری هاشمی را به تن مالید، یا باز به حصر و حبس شخصیت دیگری از چهره های اصلی انقلاب تن داد. پس چه بهتر که از هر دو پیشگیری کرد: با این که رد صلاحیت هاشمی هزینه ای بسیار سنگین برای نظام و مشروعیت اش دارد، با این حال ناگزیر باید به آن تن داد تا پای گزینه های بدیل دیگر (ریاست جمهوری یا حصر هاشمی) به میان نیاید، چرا که هزینه آنها به مراتب بیشتر است. در واقع، «وظیفه خطیر» شورای نگهبان «در یک کلمه نجات» مستبدین از سرنوشت محتوم پیش روی آنها است.
به یاد بیاورید که این تحلیل تحلیل غالب روزنامه ها و سایت های اقتدارگرا نبود. کیهان پیشتر بر طبل رسوایی هاشمی می کوبید: بگذارید هاشمی بیاید و رای نیاورد و رسوا و مفتضح مردم شود. همچنین سایت های تحلیلی نزدیک به سپاه نظیر مشرق و جوان. استراتژی ابتدایی جریان امنیتی و سرکوبگر حاکم تخریب هاشمی و توسل به حربه های قدیمی نظیر تاکید بر ثروت وی و نقد دوران سازندگی و سیاست خارجی و نظایر آن بود. گروهی از این حلقه هنوز بر این باور بود که دوقطبی هاشمی-ضدهاشمی هنوز رای آور است و میتوان استراتژی احمدی نژاد را این بار هم تکرار کرد. این تحلیل و استراتژی اما چند روزی بیشتر دوام نیاورد و نظرها و تحلیل ها چرخید و یک روز مانده به اعلام صلاحیت ها به سرمقاله کیهان رسید: خطر جدی است، نظرسنجی ها بحرانی است، و نمیتوان خطر کرد و روی استراتژی تخریب هاشمی به مانند گذشته حساب کرد. آنگاه استراتژی دوم کلید خورد: مساله سن را پیش بکشید و به عنوان دلیل اصلی رد صلاحیت جا بزنید، تا بلکه رد صلاحیتی چنین رسوا قدری باورپذیر شود.
مایه ی تاسف و بدبیاری شورای نگهبان است که محمل قانونی محکمی برای این بهانه وجود ندارد. جالب آن که قانون اصلاح انتخاباتی که بنا بود چنین شرط سنی (۷۵ سال) را لحاظ کند چندی پیش توسط خود شورای نگهبان رد شد. کار شورای نگهبان بسیار ساده میبود اگر آن روز آن قانون را رد نمیکرد و امروز با ارجاع به آن با بدنامی کمتر و با توجیه قانونی بیشتر از پس این «وظیفه خطیر» بر می آمد. شوربختانه اما دست شورای نگهبان برای این توجیه بسته است. از این رو است که سخنگوی این شورا مجبور به توسل به استدلال دیگری شده است و مساله سن زیاد و ناتوانی جسمی را از زیرمجموعه های شرط مدیریت رئیس جمهور دانسته است. استدلالی که اگر آن را صادقانه بدانیم و بپذیریم، این سوال را پیش می کشد که آیا به شرط مدیریت رهبری هم قابل تعمیم است؟ اصل ۱۰۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی شروط و صفات لازم برای مقام رهبری را فهرست میکند که در میان آنها «۳. بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری» به چشم میخورد. آیا شرط سنی که برای رئیس جمهور ناقض صفت مدیریت بود، ملاک «مدیریت و قدرت کافی» را برای مقام رهبری هم نقض میکند؟ و اگر چنین است، سن بالای رهبر فقید جمهوری اسلامی در زمان زمامداری ایشان، و سن بالای رهبر کنونی ایران چه طور با این شرط قابل جمع است؟ سوال مهمتری که پیش می آید این است که آیا در ادامه رهبری مقام معظم رهبری، از میزان برآورده شدن این شرط کم شده و لذا ایشان هر چه سن شان بالاتر میرود، کمتر شرایط لازم برای رهبری را احراز خواهند نمود؟
به نظر می رسد، اکنون که شورای نگهبان تصمیم خود را برای یک بانده کردن انتخابات و زمینه سازی برای انتصاب بی دردسر کاندیدای مطلوب بیت رهبری گرفته است، بهتر است دست از توجیه و بهانه سازی و دلیل تراشی بردارد و دست کم نیت خود را در این رد صلاحیت صادقانه بیان کند. دیری است که همه می دانند شورای نگهبان به جای نهادی بی طرف و نگهبان قانون اساسی و شرع مقدس، تبدیل به اهرمی سیاسی برای برآوردن منویات سلطان و بدل به دبیرخانه اجرایی بیت رهبری شده است. این رد صلاحیت هم نمیتواند بدون تایید و تنفیذ مقام رهبری و بلکه بالاتر از آن، بدون اشاره و دستور صریح ایشان انجام شده باشد. در واقع، رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی -رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و از قدیمی ترین یاران و بنیانگذاران انقلاب و از همه مهمتر رفیق شفیق و یار دیرین آیت الله خامنه ای- کاری بزرگتر از آن است که در حیطه اختیارات شورای محترم نگهبان باشد. شاهد این مدعا تماس های مکرری است که شخصیت ها و مراجع از زمان اعلام رد صلاحیت با بیت رهبری گرفته اند، اما با جواب بیت رهبری مواجه شده اند که در تصمیم شورای نگهبان دخالت نخواهد کرد. به بیان صریحتر، این تصمیم با هماهنگی بوده و تخلفی نبوده که اکنون نیاز به دخالت و حکم حکومتی و تغییر آن باشد، هر چند بهتر است که گناه آن به پای شورای نگهبان و رعایت مر قانون نوشته شود. مر قانونی که به نظر میرسد مدتی است به اسم رمز بی قانونی و محوریت اراده شخصی حاکم بدل شده است.
با تغییر عبارت بیهقی باید گفت «رد صلاحیت این خواجه نه کاری است خرد» و در این کار بزرگ بی شک شورای نگهبان تحت نظر و اوامر فرمانده اصلی خود بوده است. فرماندهی که این بار علاج کار را پیش از وقوع واقعه کرده است، تا رای بالای جمهوری که پشت سر کاندیدای اصلاح و اعتدال بسیج خواهد شد باز به تهدیدی برای حکومت تمامیت خواهان بدل نشود. پس به انصاف نزدیکتر بود که دست کم شورای محترم نگهبان دلیل اصلی پشت این رد صلاحیت را صادقانه با مردم در میان میگذاشت و به بهانه ی خنده دار سن زیاد توسل نمیجست و اذعان میکرد که مشکل اصلی رای بالای هاشمی است که خواب آنها را آشفته است، نه سن زیاد او.
 
***********************************************************************************
 
 
نشریه نیویورک‌تایمز نیز به نقل از نهادهای امنیتی آمریکا نوشت که حدود ۲۰۰ نفر از اعضای سپاه قدس ایران در سوریه
 
حضور دارند.
این گزارش می‌گوید که قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران، به‌تازگی به یگان‌های توپخانه و زرهی کشور فرمان داده است که به حکومت بشار اسد کمک کنند.
نیویورک تایمز همچنین نوشته است که قاسم سلیمانی از شبه‌نظامیان عصائب الحق و کتائب حزب‌الله عراق نیز که در ایران آموزش دیده‌اند، خواسته است به جنگ سوریه بپیوندند
 
 
 
******************************************************************
یادتون چند وقت پیش گفتم که خاتمی نباید شرکت کنه . ..... بزارید خامنه‌ای خودش هزینهِ اشتباه سال ۸۸ را کاملِ کامل بده . الان با رد صلاحیت رفسنجانی‌ این هزینه را داد. طرفداران رفسنجانی‌ هم ازش جدا شدن ، حالا خامنه‌ای مونده و حوضش، ببینیم چقدر می‌تونه تو این حوضش شنا کنه ..... نردبان خارج شدن از حوضش هم بزودی برداشت می‌شه........ آنقدر تو حوضش تنها با دارو دستش میمونه که خفه شه..... لازم نیست کسی‌ کاری بکنه . خودش دار میره به آخر خودش........کشور‌های خارجی دارند حوضش را براش سر ریز میکنند . باقیش را بعد انتخابات میگم. نمی‌خوام قضیه را لو بره، هههههههه , بعده تقلب انتخابات ۸۴ و ۸۸ تا حالا این قدر خوشحال نبودم.ا
  • Tabrizi Habib

  • *************************************************************************

  • Aucun commentaire:

    Enregistrer un commentaire