گفتگویی بی پرده با عمه خودم درباره انتخابات
آیدین سیارسریع
یکی از برنامههای ما این است که قانون تعدد زوجین را بر داریم تا هر کسی با انتخابات نامزد نشود.
- یعنی فکر میکنید تعداد نامزدها زیاد است؟
- بله خیلی زیاد است. در این دوره از میان کاندیداها من باشم و آقای حدادعادل کفایت می کند.
- فکر میکنم شانس شما بیشتر باشد.
- بله من هم همین فکر را میکنم.
شعارهای ما همه حول آزادی می گردد (گفتگویی بی پرده با عمه ی خودم)
منتشر شده در روزنامه قانون | ستون مصاحبه مردمی
هر وقت که نام عجیب و غریبی برای کاندیداتوری در انتخابات مطرح میشد به شوخی به دوستان می گفتیم تا امروز فقط عمه ی ما اعلام کاندیداتوری نکرده است که دست بر قضا دیدیم امروز او هم طی مصاحبهای عنوان کرد که قصد ورود به انتخابات را دارد. به همین مناسبت گفتگویی با ایشان ترتیب دادیم:
- سلام لطفا خودتان را معرفی کنید.
- با سلام خدمت شما و بینندگان عزیز، من عمهی شما هستم.
- بفرمایید که انگیزهتان از ورود به انتخابات چیست؟
- انگیزهی خاصی ندارم. دیدم همه نامزد انتخابات میشوند گفتم من هم شانسم را امتحان کنم.
- برنامهای هم دارید؟
- بله چیزی که زیاد است برنامه.
- یکی از آنها را عنوان کنید.
- یکی از برنامههای ما این است که قانون تعدد زوجین را بر داریم تا هر کسی با انتخابات نامزد نشود.
- یعنی فکر میکنید تعداد نامزدها زیاد است؟
- بله خیلی زیاد است. در این دوره از میان کاندیداها من باشم و آقای حدادعادل کفایت می کند.
- فکر میکنم شانس شما بیشتر باشد.
- بله من هم همین فکر را میکنم.
- حالا چرا اینقدر زود اعلام کاندیداتوری کردید؟
- به قول آقای نوباوه نمایندهی مجلس هدف از معرفی چهرههای سیاسی مختلف قبل از انتخابات کشف ذائقهی سیاسی مردم است. من آمدم که ببینیم ذائقهی مردم چگونه است.
- شیطون شدیها عمهجان!
- حالا کجایش را دیدی!
- محور شعارهایتان در این دوره چیست؟
- شعارهای ما همه حول آزادی میگردد.
- آزادی عمهجان؟ آزادی؟ بابا این همه سال نمیگذاری شوهرت ماهواره بخرد، بچههایت هم بدون اجازهات آب نمیخورند، کل فامیل هم که از ترس نیش و کنایههای شما آزادی بیانشان را از دست دادهاند!
- من هر کاری کردم برای مصلحت خودشان بوده. مثلا شوهرعمه ات اگر ماهواره میخرید و چشم و گوشش باز میشد من میزدم از وسط به دو قسمت مساوی تقسیمش میکردم. آیا شما به این راضی بودید؟
- خب مسلما نه.
- یا این که من به مادر شما آلرژی دارم، اگر جلوی من حرف بزند میزنم آبگوشتش میکنم. آیا شما به آبگوشت شدن مادرتان راضی هستید؟
- نخیر.
- پس من این کارها را فقط برای حفظ سلامتی شما انجام میدهم.
- ممنون که در این سالها امنیت جانی ما را فراهم کردید. خب عمه جان! دوستان اشاره میکنند وقت برنامه هم تمام شده و مجبوریم از شما خداحافظی کنیم.
- من هم از شما تشکر میکنم و امیدوارم رای لازم را بیاورم تا مردم طعم آزادی مطلق را بچشند.
- همین را کم داریم فقط.
- چی گفتی؟
- هیچی، گفتم موفق باشید.
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire