پیامدهای سلطه اقتصادی و سیاسی سپاه
ناصر لرستانی
نقش و حضور پر رنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حوزههای سیاسی و اقتصادی چند سالی است که مورد توجه تحلیلگران و کارشناسان سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است. این توجه، بخصوص بعد از انتخابات سال 84 و به واسطهی انتقادات جدی آقای کروبی از این نهاد، به عنوان یکی از دستاندرکاران تقلب انتخاباتی، بیشتر شد. اگر چه پیش از آن نیز در برخی نشریات و تحلیلها توجه به نقش و اهمیت این نهاد نظامی – امنیتی در حوزهی سیاسی و اقتصادی و پیامدها و بازتابهای آن بیان میشد، اما تا آن وقت در سطحی وسیع مطبوعاتی و گسترده نشده بود.اکنون نیز بار دیگر این نهاد نظامی و فعالیتهای سیاسی و اقتصادی آن با توجه به حضورش در خرید سهام مخابرات و کم و کیف و چگونگی این خرید، مورد توجه قرار گرفته ، نگاهها را به خود جلب کرده است.فعالیتهای اقتصادی این نیروی نظامی، خصوصا عملکرد اخیر آن در خرید سهام مخابرات از منظرهای متعدد و متفاوت در چند روز اخیر مورد بازشناسی و بررسی قرار گرفته است. لذا بنده فراتر از این مورد خاص، و اهداف اصلی گسترش فعالیت و سلطهی اقتصادی و سیاسی سپاه را بررسی کرده و سعی میکنم تا نوری هر چند کم به پیامدهای این سلطه افکنده باشم.مروری مختصر بر تاریخچهی فعالیت اقتصادی سپاهسپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از پیروز ی انقلاب 57 به پیشنهاد اعضای دولت موقت و به فرمان آیتالله خمینی به منظور جلوگیری از کودتای احتمالی ارتش شاهنشاهی و نیز حفظ نظام جمهوری اسلامی از تحرکات احتمالی نیروهای مسلح مخالف جمهوری اسلامی، ایجاد شد. این نیروی نظامی – امنیتی اگر چه نخست جهت کنترل و دفع کودتای احتمالی ارتش به موازات آن ایجاد شد، اما با شروع جنگ ایران و عراق، با حضور در جبهههای جنگ و انجام عملیاتی چند و نیز در دست گرفتن و کنترل نهادهای وابسته به ارتش رژیم شاه چون سازمان صنایع نظامی که مشتمل بود بر صنایع الکترونیک و صنایع پیشرفتهی ایران و همچنین توجه ویژه سران نظام، این نهاد به اصلیترین نیروی نظامی – امنیتی جمهوری اسلامی تبدیل شد.سپاه در طول جنگ هشت سالهی ایران و عراق بنابر نیاز جبهههای جنگ به اسلحه، آغازگر فعالیت تولیدی خود در زمینهی سلاح شد. این نیروی نظامی بعلاوه با توجه به نیازهای جبهه، فعالیت عمرانی خود را نیز در ایجاد ساختمانها، پناهگاهها و سنگرها و راهها و پلها و غیره آغاز کرد. آغازی که منجر به کسب تجاربی در زمینهی صنعتی و تولیدی ، ساخت و ساز و عمران برای این نیرو شد. با اتمام جنگ هشت ساله و پذیرفتن قطعنامهی 598، با رئیسجمهور شدن آقای هاشمی رفسنجانی و شروع دوران سازندگی، سپاه پاسداران فعالیت عمرانی خود را به منظور بازسازی مناطق جنگی و حرکت در مسیر سازندگی بیرون از شرایط جنگی و در زمان صلح آغاز کرد. این فعالیتها مستند شدند به اصل 147 قانون اساسی جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه "دولت باید در زمان صلح از افراد و تجهیزات فنی ارتش در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی، و جهاد سازندگی، با رعایت کامل موازین عدل اسلامی استفاده کند در حدی که به آمادگی رزمی ارتش آسیبی وارد نیاید." این شروع و حضور در عرصهی سازندگی با تاسیس شرکت ساختمانی "قرب" کلید خورد. شرکتی که رئیس هیئت مدیرهی آن فرمانده سپاه پاسداران است و در زمینههای متعددی از جمله راه و ساختمان، سد سازی، سیستم های آبیاری، شاهراه ها، تونل و سازه های بسیار مقاوم، شمع بندی تیرآهنهای مشبک سه بُعدی، ساختمان دکل های روی آب دریا، و لوله کشی برای آب ، گاز و نفت و غیره فعالیت میکند.بعد از قرب، سپاه اقدام به تاسیس و راهاندازی "قرارگاه خاتمالانبیاء" کرد. قرارگاهی که هدف از تاسیس آن به نقل از حجتالاسلام سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، " بهره برداری از ماشین آلات و امکاناتی بود که در جریان جنگ مورد استفاده نظامی داشت، اما پس از جنگ میتوانست در بازسازی خرابیهای آن مورد بهره برداری قرار گیرد."(1)رحیم صفوی فرمانده پیشین سپاه راجع به این قرارگاه گفته بود که " بیش از ۱۵۰۰ پروژه بزرگ را در هفده سال گذشته به پایان رسانده و در دو سال اخیر که در صنایع نفت و گاز حضور یافته قصد دارد جای شرکت های بزرگ آمریکائی و اروپائی را پر کند که به دستور دولت های خود از این بخش سودآور و مهم از بازار ایران دور شدهاند." همچنین عبدالرضا عابدزاده، جانشین قرارگاه خاتمالانبیاء، اظهار داشته بود " قرارگاه تا تیرماه سال ۱۳۸۵ یک هزار و ۲۲۰ پروژه صنعتی و معدنی را اجرا کرد و ۲۴۷ پروژه دیگر را در دست اجرا دارد."(2)به هر حال به جزء قرب و خاتمالانبیاء از شرکتها و موسسات دیگری نیز چون "کوثران" که به سپاه پاسداران وابستهاند و فعالیت اقتصادی میکنند نام بردهاند. اما آنچه از نام و عنوان و تعداد شرکتها و موسسات وابسته به سپاه مهمتر است، گستره و ابعاد فعالیت این نهاد نظامی است. گسترهای که از ساخت و ساز تا مخابرات و ارتباطات را در بر میگیرد و هر روز به ابعاد و عمق آن افزوده میشود و بخشی از آن به این قرار است: 1 - اجرای طرح توسعه شبکه آبیاری امیدیه خوزستان،2 – ساخت مخازن ذخیرهی نفت در جزیرهی خارک، 3 – اداره اسکلهها و بنادر کشور، 4 – اداره برخی فرودگاههای کشور،5 – خط لولهی هفتم گاز عسلویه،6 – تکمیل متروی تهران، 7 – توسعه فازهای 15 و 16 میدان پارس جنوبی،8 – اپوراتوری تلفن همراه، 9 - سد مخزنی کرخه، 10 - آزادراه تهران- ساوه، 11 - ، تونلهای آبی نیروگاه سد مخزنی کارون و ....(3) با همهی این موارد اما، فعالیتهای اقتصادی سپاه در دولت نهم هر روز بیشتر و بیشتر شد و آنچنان که پیداست همچنان در حال رشد و توسعه است. محمود احمدینژاد ، زمانی که شهردار تهران بود چند قرارداد با سپاه بست و علت چنین تصمیمی را بدون برگزاری تشریفات مناقصه چنین بیان داشت: " پیمانکاران دولتی به دلیل داشتن تجربه در کار و ارائه قیمت پایین، مورد قبول شهرداری هستند. چنان که یک شرکت وابسته به بنیاد مستضعفان و همچنین قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پذیرفته اند با پایین ترین قیمت در خدمت مردم باشند."(4)وی در پی همکاری و همراهی با نیروی نظامی سپاه در سال 1384 به عنوان کاندیدای مستقل! از جانب این نهاد جهت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری برگزیده شد و پیرو فعالیتهای سازمان یافته این نیروی نظامی – امنیتی و بسیج، نامش در دوره اول انتخابات به عنوان یکی از دو نفر صعود کرده از صندوقها بیرون آمد. اگرچه برخی رقبای وی چون کروبی، معین و هاشمی رفسنجانی این فعالیت سازمان یافتهی سپاه را تخلف نامیدند و پیروزی احمدینژاد در انتخابات سال 84 را یک تقلب خواندند، اما اعتراض آنها با توجه به تحریم جدی اکثریت مردم، به جایی نرسید.پیوند و وحدت محمود احمدینژاد با نهاد نظامی سپاه و ارتباط این نهاد با پیروزی وی در انتخابات در همان سال آشکار شد. انتخاب تعداد زیادی از فرماندههان سپاه در مقام وزیر و معاون و استاندار و فرماندار توسط احمدینژاد این گمانه را که احمدینژاد کاندیدای سپاه بوده تقویت کرد. به یاد آوریم که تنها در میان وزرای وی 6 تن سپاهی بودند. حال مجموع معاونان و استانداران و مسوولین دیگری که از میان سپاه و بسیج برگزیده شدند، خود حدیثی مفصل است. بعلاوه آنکه احمدینژاد روندی که در زمان شهرداری آغاز کرده بود را در دولت نهم در ابعاد وسیعتری پی گرفت و قراردادهای بزرگ و سنگین بسیاری را بدون مناقصه و مزایده به سپاه واگذار کرد که از جملهی آنها میتوان به خط لوله هفتم گاز عسلویه با دو میلیارد و پانصد میلیون دلار ، قرارداد توسعه مترو با دو میلیارد و چهارصد میلیون دلار، طرح توسعه فازهای 15 و 16 میدان پارس جنوبی با حجمی معادل دو میلیارد و پانصد میلیون دلار اشاره کرد. این روند به شکلی ادامه یافت که سپاه پاسداران همچنان که در بخش سد و راهسازی و عمران فعالیتی وسیع داشت در بخش نفت و گاز هم فعال شد و بیشترین فعالیت خود را در این بخش متمرکز کرد. علاوه بر آن، سپاه پاسداران با تصاحب مالکیت چند بنگاه و موسسه بازرگانی خصوصی، دامنه نفوذ خود را در بخش نفت و گاز نیز گسترش داده است. مجتمع قرب ، مالکیت شرکت اورینتال کیش اویل را، که در مناطق نفتی و گازی خلیج فارس حفاری می کرد، تصاحب کرد. این واگذاری شامل تمام پروژه ها، فعالیت ها، وسائل و تجهیزات آن بود که ارزش آن افزون بر 90 میلیون دلار می شد. البته، این انتقالِ مالکیت به سپاه پس از آن صورت گرفت که بانک صادرات ایران، در همکاری با بانک کردیت سوئیس، تأمین بودجهی آن را معلق کرده بود.برخی نگرانیها از فعالیت اقتصادی سپاهفعالیت اقتصادی سپاه و گسترش و نفوذ آن در بخشهای مختلف اقتصادی نگرانیها و انتقادهایی را از جانب برخی کارشناسان و فعالین اقتصادی برانگیخت. با توجه به آنکه ، پیش از این و در جاهای دیگر این نگرانیها و نقدها بیان شدهاند، تنها به اشارهی برخی از آنها اکتفا میکنم.الف: ممانعت از خصوصی سازییکی از انتقادهای جدی به حضور سپاه در حوزهی فعالیتهای اقتصادی مانعتراشی بر سر راه سرمایهگذاری بخش خصوصی،خصوصا سرمایهگذاری خارجی است. سپاه به واسطهی توان وقدرت نظامی و سیاسیای که برخوردار است از حضور رقبای جدی داخلی و خارجی برای سرمایهگذاری در بخش صنعت و خدمات جلوگیری میکند. اگر از مواردی که محمود احمدینژاد در زمان شهرداری و ریاستجمهوریش بدون انجام هیچگونه مناقصه و مزایدهای به سپاه واگذار کرده است و برای نمونه میتوان به فازهای 15 و 16 پارس جنوبی اشاره کرد درگذریم، خود سپاه نیز از حضور رقبای جدی در حوزهی فعالیتهای اقتصادی به زور اسلحه و سرباز جلوگیری کرده و می کند. عملکرد سپاه نسبت به شرکت "تاو" در فرودگاه امام و شرکت " ترک سل" در اپراتوری تلفن همراه از این دست زورگوییهاست.شرکت تلفنِ همراه "ترک سل" ، بزرگترین شرکت تلفن همراه در ترکیه که سهام آن در بورس نیویورک نیز معامله می شود، مناقصهی نصب دومین شبکهی تلفن همراه در ایران را برنده شده بود. سپاه نارضایتی خود را از واگذاری این قرارداد به یک شرکت خارجی ابراز کرد. شورای نگهبان نیز پیرو اعتراض سپاه به این واگذاری، به اینکه ایرانیان فقط 30 درصد سهام شرکت جدید را دارند اعتراض کرد. اما، با اینکه بانک ملی ایران 51 درصد سهام شرکت را خریداری کرد و سهم ایرانیان 51 درصد شد، باز هم سپاه پاسداران رضایت نداد و پی در پی برای سرمایه گذاران ترک موانع عملی و قانونی تراشید تا سرانجام آنان از بازار ایران خارج شدند. سپاه، موضوع امنیت ملی را اساس مخالفت خود با شرکت ترک سل قرارداده بود و عقیده داشت که چگونه دولت اسلامی می تواند اجازه دهد که خارجی ها شرکت تلفن ایرانی را کنترل کنند؟ داستان فرودگاه امام و افتتاح آن هم که شهرهی خاص و عام است.وزارت راه و ترابری دولت خاتمی، مدیریت روزانهی این فرودگاه را به دو مقاطعه کار اتریشی و ترک واگذار کرده بود. پس از آنکه آقای خرم - وزیر راه - این فرودگاه را افتتاح کرد، اولین هواپیمایی که در این فرودگاه نشست هواپیمایی اماراتی بود. هواپیمای دوم اما هرگز نتوانست بنشیند و فرود خود را لغو کرد. چرا که تانک های سپاه باند فرودگاه را اشغال کرده و نیروهای آن به برج مراقبت حمله کرده و خواستار آن شدند که کنترل و ادارهی فرودگاه در دست نیروهای سپاه باشد و نه شرکت های خارجی. چند ساعت بعد، فرماندهی مشترک نیروهای نظامی اعلامیه ای صادر کرد و توضیح داد که اشغال و بسته شدن فرودگاه به دلایل امنیتی و به خاطر حضور شرکت های خارجی در اداره کردن امور فرودگاه بینالمللی امام خمینی بوده است. اعلامیهای که پس از قرار گرفتن در عمل انجام شده و به منظور حفظ آبرو صادر شده بود.ب: عدم پرداخت مالیات به دولتشرکتهای تابعهی سپاه علیرغم فعالیتهای عظیم اقتصادیای که دارند از پرداخت مالیات معافند، چه بسا اگر معاف هم نبودند به واسطهی قدرتی که برخورداند از پرداخت آن سر باز میزدند یا همچنان که محمود احمدینژاد بدون هیچ مناقصهای قراردادهای میلیاردی به آنها واگذار میکند آنها را از پرداخت مالیات معاف میکرد. این امر درآمدی که دولت در جنب فعالیتهای اقتصادی و حرکت در مسیر توسعه میتوانست از خود کند و از آن در جهت رشد اقتصادی بهره برد را از بین برده است. اگر به جای سپاه پاسداران شرکتهای خصوصی داخلی و خارجی دیگر مجری انجام پروژههای سپاه میشدند چه سودی به دولت میرسید، موضوعی است که نیاز به تحلیل حسابداری و حسابرسی جدی دارد که از توان نگارنده خارج است. اما با توجه به حجم بالای این قراردادها، بی گمان سود بسیاری را برای دولت جمهوری اسلامی در پی میداشت.پ: عدم حسن انجام کارسپاه به واسطهی نقش و نفوذی که دارد هیچگونه تعهدی در قبال دولت به منظور حسن انجام کار نمیدهد و مواردی هم که پیش آمده و سپاه کار را درست انجام نداده است بدون رسیدگی رها شدهاند. برای مثال وقتی که سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور از شیوهی اجرای مناقصه و واگذاری قرارداد به مجتمع قرب شکایت کرده بود، و همچنین از کیفیت بد ساختن فاضلاب شهر کرمانشاه، و پروژهی سد سبلان در مرز آذربایجان انتقاد کرده بود، در پاسخ به این انتقاد، و بجای آنکه مجتمع قرب مسوول شناخته شود، به دستور احمدینژاد، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به اداره ای وابسته به ریاست جمهوری تبدیل شد و استقلال خود را برای حسابرسی و سنجش کار از دست داد. در چنین شرایطی چه نهاد و سازمانی میبایست وظیفهی حسابرسی و سنجش کار سپاه را به عهده گیرد و در واقع، سپاه در این آشفته بازاری که احمدینژاد و دوستانش ساختهاند به چه کسانی و در کجا پاسخگوست؟حتا اگر سپاه را طبق قوانینی موظف به پاسخگویی به مجلس شورای اسلامی کنند، وقتی که بیش از 70 نماینده مجلس از سران و فرماندههان سپاه هستند و دیگرانی که سپاهی نیستند، خود را موظف به انجام فرامین سپاه و بسیج میدانند، چه حسابرسی و سنجشی میتواند در کار باشد. این در حالی است که شرکتهای خارجی طرف قرارداد به منظور حسن انجام تعهدات خود موظفند که ضمانتهای معتبر و متناسب با حجم قرارداد ارائه کنند. حال آنکه سپاه هیچ ضمانتنامهی معتبری نمیتواند ارائه کند. با این وجود میبینیم که پروژهها و قراردادهایی با این حجم عظیم به آن واگذار میشود و در صورت عدم انجام تعهدات این پول نفت ملت بدبخت ایران است که به هدر میرود. همان پولی که آقای احمدینژاد وعده داده بود بر سر سفرههای ایرانیان بیاورد. رکود کار در فازهای 15 و 16 پارس جنوبی که این روزها یکی از اخبار مهم خبرگزاریها شده و مصیبت بیکاری شش هزار نفر را اعلام کرده است نمونهای کوچک از فاجعهی عدم تعهدی است که هیچ کس خود را مسوول آن نمیداند.ت: افزایش واردات و نابودی تولید داخلیسلطهی اقتصادی سپاه و گسترش روزافزون آن با توجه به توان و نیروی نظامی و امنیتی و همچنین کنترل این نهاد بر مبادی ورودی کشور مثل اسلکهها و بنادر وفرودگاهها و سود هنگفتی که از مجموعه واردات عایدش میشود، آن را ترغیب به واردات بیشتر و بیشتر و وابسته کردن روزافزون کشور به کالاهای خارجی میکند. این عملکرد در حالی صورت میگیرد که این نهاد نظامی بدون رعایت قوانین گمرکی کشور و به صورت قاچاق به امر واردات مبادرت ورزیده است. این بار نیز این مهدی کروبی بود که اعلام کرد سپاه پاسداران شصت اسلکه غیر مجاز در جنوب کشور احداث کرده و به صورت قاچاق و بدون پرداخت هیچگونه عوارض گمرکی مبادرات به ورود کالاهای غربی مجاز و غیر مجاز میکند. در اینجا نیز سودی که از دریافت گمرکات میتواند به دولت پرداخت شود و صرف هزینههای ضروری گردد به جیب سران و فرماندههان میرود حال چگونه میتوان از این افراد انتظار داشت که از این سود و قدرت مالی و نظامی دست بردارند و تن به خواست ملت دهند. اذعان به این واقعیت است که آقای قنبری نمایندهی مجلس ششم را وا میدارد فریاد برآرد " یک سوم واردات کشور از طریق بازارهای غیرقانونی، اقتصاد زیرزمینی و اسکلههای غیرمجاز صورت میگیرد." (5)یک سوم وارداتی که بدون پرداخت هیچ گمرکاتی به بازارهای داخلی میآیند و همه سود است برای آنها که امروز دم از انقلاب و اسلام میزنند و جامه میدرند که اصلاحطلبان دشمناند. به راستی کدام یک دشمن ملک و ملتاند.آنها که به نام مردم و با پول و سرمایهی مردم علیه مردم اسلحه میکشند یا آنها که برای مردم، امروز در زندانها و بازداشتگاهها در انفرادی و شکنجهاند. وزیر اطلاعات دولت خاتمی، آقای یونسی راجع به وضعیت فرودگاه پیام که در کرج است و تحت کنترل سپاه پاسداران گفته بود " فقط در سال ۱۳۸۳ پانزده میلیارد تومان کالای قاچاق در فرودگاه پیام کشف شد. بسیاری از کالاها، در این فرودگاه بدون حضور ماموران گمرک و یا با ارزشگذاری بسیار پائين ترخیص شدهاند."(6) ماجرایی که پس از افشای آن توسط وزیر اطلاعات دولت اصلاحات، به محکوم شدن تنها یک نفر دست فروش بینوا به عنوان مغز متفکر این جریان ختم شد. روایاتی از این دست که در اسلکهها و فرودگاههای تحت کنترل سپاه اتفاق میافتد و از آنها بیخبریم بسیار است. آقای محمد علی مشفق در همین رابطه بیان داشته است " علنا اعلام شده، که در فرودگاه بین المللی مهرآباد تهران بیش از بیست و پنج راهرو ورودی و خروجی خارج از کنترل اداره گمرک هستند، و هیچ اقدامی صورت نگرفته تا دولت کنترل خود را اعمال کند."(7) با توجه به چنین سود هنگفتی که از واردات کالا به صورت قاچاق و بدون پرداخت گمرکات عاید میشود عاملان این واردات به هیچ وجه حاضر نیستند و نمیگذارند که سودی اینچنینی را از دست بدهند. لذا با توجه به اقتداری که دارند و امکانات فراوان، به شدت با صنعتی شدن اقتصاد و روند توسعه مخالفت و در برابر آن مقاومت میکنند. اتفاقی که در زمان آقای هاشمی رفسنجانی افتاد و سدها و موانع بسیاری را بر سر راه دولت سازندگی در مسیر رشد اقتصادی در جهت صنعتی شدن ایجاد کردند....ث: نابودی بازار سنتیحجم بالای وارداتی که توسط سپاه از اسلکههای نامرئی و فرودگاههایی که بر آنها کنترل دارد، به بازار میآید، موجبات ورشکستگی و نابودی بازار سنتی را نیز فراهم میکند. وقتی که واردات از روال معمول خود خارج شود و در انحصار قدرتی خاص قرار گیرد، قدرتی که از پرداخت گمرکات نیز معاف است، سایر وارد کنندگان توان رقابت با آن را ندارند و از چرخهی رقابت خارج شده و دچار بازنشستگی اجباری میشوند. بدین ترتیب بازار سنتی دچار بحران و شکست شده و به مرور از بین میرود. بازاری که جدای از نقش و فعالیت اقتصادیاش نقش و تاثیری تعیین کننده در حوزهی سیاسی نیز داشته است. نمونهی اخیر این تاثیر را در دورهی دولت نهم و اعتصاب علیه قانون مالیات بر ارزش افزوده شاهد بودیم. بازار اگر چه بعد از پیروزی انقلاب فعالیت سیاسی خود را محدود کرده است اگر به عمق فاجعهای که گریبانش را گرفته است پی نبرد و نسبت بدان موضع جدی نگیرد، در سالهای آینده حرکت نزولی شتابگیری را که به آن تحمیل کردهاند به سرعت طی خواهد کرد و توان اقتصادی و تاثیر سیاسی خود را تمام و کمال از دست خواهد داد.ج: افزایش نیاز به فروش و پول نفتسلطهی اقتصادی سپاه بر اقتصاد، نیاز به فروش و پول نفت را افزایش میدهد. در شرایطی که باید تلاش اقتصادی ما بدان سو باشد که از فروش و صدور نفت بی نیاز شویم و هر چه بیشتر تولید داخلی و اقتصاد صنعتی را رشد دهیم، سلطهی اقتصادی سپاه موجب میشود که روندی عکس در پیش گیریم و نیاز به فروش و صدور نفت را فزونی بخشیم. به واسطهی عدم منابع مالی مستقل سپاه و همچنین عدم تعهداتی به منظور حسن انجام کار و ...، منابع مالی انجام پروژههای سپاه از استارت تا پایان کار در هر سطح و قیمتی فارغ از هر گونه رقابتی به عهدهی دولت است. لذا دولت در هر شرایط حتا بحرانیترین شرایط اقتصادی به منظور پیشرفت پروژههای واگذار شده به سپاه و جلوگیری از رکود آنها مجبور است که تا میتواند به آنها پول تزریق کند و دوام و قوام آنها را در اولویت قرار دهد. این تزریق پول تنها از یک منبع میتواند انجام شود و آن هم صندوق ذخیرهی ارزی است که حاصل فروش نفت است.دولت به دلایلی چند تمام سعی خود را میکند که پروژههای واگذار شده به سپاه دچار رکود نشوند. یکی از دلایل عمدهی آن انتقاداتی است که به این روند از جانب فعالان اقتصادی بخش خصوصی و کارشناسان شده است. دولت برای اینکه پیشبینی این منتقدان به واقعیت مبدل نشود همهی توان خود را برای جلوگیری از رکود این بخشها صرف میکند. اما دلیل دیگر بحرانی است که پس از این رکود گریبان دولت را از نظر سیاسی و اجتماعی می گیرد. رکود پروژهایی اینچنین موجبات بیکاری شدیدی را فراهم میکند که لشکر بیکارانی که کمترین مفر درآمدی برای امرار معاش خود و خانوادهشان نداند به خیل مخالفین و معترضین دولت میپیوندند و بحران سیاسیای جدی را برای دولت ایجاد میکنند. واقعیتی که همین حالا در رابطه با دولت کودتا شاهد آن هستیم و هر روز خبر اعتراض کارگران کارخانجات ورشکسته و نیمه تعطیل را در خبرگزاریها میخوانیم. بنابراین وابستگی دولت به فروش نفت برای تامین منابع مالی سپاه برای انجام پروژههایش افزایش مییابد. حال اگر این پروژهها به شرکتهای خارجی یا داخلی سپرده میشد، بنابر تعهدات طرفین دولت به گونهای قرارداد را منعقد میکرد که بتواند از خود پروژهی واگذار شده به منظور پرداخت دیون و تعهداتش استفاده کند. برای مثال قرارداد پروژههای پارس جنوبی را چنان تنظیم میکرد که پرداخت بخشی از دیون و تعهداتش را منوط به بهره برداری از آن کند و تا آن زمان شرکت مقاطعهکار موظف بود که به تعهدات خود در انجام پروژه عمل کند. حال آنکه هرگز با سپاه چنین قراردادهایی منعقد نشده و نمیشود و سپاه از چنین امکان و توانی برای انجام پروژههای اینچنینی برخوردار نیست. از این روست که اکنون سردار رستم قاسمی فرمانده قرارگاه خاتمالانبیاء به خبرگزاری مهر میگوید که "تأمین مالی عملیات در فازهای ۱۵ و ۱۶ میدان مشترک گازی پارس جنوبی در گرو برداشت یک میلیارد دلاری از حساب ذخیره ارزی است." این تنها متوجهی بخش مثلا صنعتی فعالیت سپاه است. حال آنکه فعالیت سپاه در بخش سودآور واردات به شکلی است که نیاز به فروش نفت را روزافزون میکند.... بحث در بحرانها و نگرانیهای حاصل از این بحرانها در پی سلطهی اقتصادی سپاه ابعادی بسیار وسیع دارد که طرح آن را به مجالی دیگر وامیگذارم و به همین مختصر که ذکر شد اکتفا میکنم. اما سلطهی سپاه تنها در مولفهی اقتصادی خلاصه نمیشود و ابعاد دیگری نیز در بر دارد که در پی این سلطه اهدافی را در نظر دارند که برای کشور و ملت بسیار خطرناک و جدی است.تقویت دولت در سایه و تضعیف قوهی مجریهبسط و گسترش نفوذ و فعالیت اقتصادی سپاه در حالی انجام میشود که در ساختار این نهاد نظامی نیز شاهد تغییراتی جدی هستیم. تغییراتی ساختاری که با سلطه و نفوذ اقتصادی این نیروی نظامی هماهنگ است و تماما به منظور بسط و تحکیم و تثبیت قدرت آن در کشور است. ایجاد "مقاومت نیروی زمینی سپاه" که حاصل ادغام نیروی زمینی سپاه پاسداران و نیروی بسیج است، تلاشی است در جهت این سلطه. تحولات ساختاری در سپاه پاسداران پس از انتصاب محمدعلی جعفری به فرماندهی این نهاد نظامی به جای سردار صفوی درحال شکل گیری است.در مرحله اول این تحولات، تعداد زیادی از فرماندهان سپاه برکنار ویا جابجا شدند، بعلاوه سپاه های استانی در کشور ایجاد شده و اکنون فرماندهی نیروهای مقاومت بسیج بصورت کامل در اختیار فرماندهی کل سپاه پاسداران قرار گرفته است.آیتالله خامنهای طی حکمی سرتیپ پاسدار محمدرضا نقدی را به عنوان فرمانده بسیج و حسین طائب را به مقام جدید اطلاعات سپاه پاسداران منصوب کرد. در حکم رهبری برای انتصاب سردار نقدی به فرماندهی بسیج آمده است "بنا به پیشنهاد فرمانده کل سپاه و نظر به تعهد و شایستگی و تجارب ارزنده جنابعالی شما را به سمت رئیس سازمان بسیج مستضعفین منصوب می کنم. همت و تلاش را بر ایجاد زمینه های لازم برای حضور قویتر و سازمان یافته تر مردم بویژه جوانان عزیز در صحنه های مورد نیاز انقلاب اسلامی قرار دهید و انتظارات گفته شده را برحرکت علمی و نو از جمله در بسیج اقشار، برآورده سازید." آیتالله خامنهای همچنین محمد حسین زاده حجازی جانشین محمدعلی جعفری در فرماندهی سپاه را به سمت معاون آماد و پشتیبانی و تحقیقات صنعتی ستاد کل نیروهای مسلح منصوب کرد. وی سرتیپ پاسدار حسین سلامی را نیز به جای حجازی به عنوان جانشین فرمانده کل سپاه و سرتیپ پاسدار امیرعلی حاجی زاده را به سمت فرماندهی نیروی هوا - فضای سپاه پاسداران منصوب نمود. تغییر و تحولات در نیروی نظامی – امنیتی سپاه در حالی است که با معرفی حسین طائب به عنوان مسوول اطلاعات سپاه پاسداران، خبرگزاریها از تبدیل معاونت اطلاعات سپاه به "سازمان اطلاعات" خبر دادهاند.همهی این تغییر و تحولات در حالی انجام میشود که لشکرهای مختلف سپاه حذف شده و 29 سپاه استانی برای استانهای کشور و دو سپاه ویژه برای شهر و استان تهران به منظور مقابله با تهدیدهای درون مرزی و برون مرزی علیه کشور تشکیل شده است. طرحی که به نقل از محمد علی جعفری "کشور را به موزائیکهای دفاعی تقسیم کرده و به موجب آن هر گاه و در هر کجای کشور اتفاقی و یا تهدیدی صورت گیرد، از همان موزائیک دفاعی برای مقابله با آن استفاده میشود." حال آنکه هر خواننده و شنوندهای نیک میداند حذف لشکرهای مختلف سپاه و تقسیم آنها به 29 سپاه استانی به شدت توان دفاعی این نیرو را در مقابله با تهدیدهای احتمالی خارجی پایین میآورد و این ترفندی است تنها به منظور سرکوب اعتراضات داخلی مردم ایران.با ادغام بسیج در سپاه و انتصاب فرماندهان جدید سپاه که اغلب سابقهی امنیتی دارند و بسط و گسترش حفاظت اطلاعات سپاه و همچنین بالا بردن توان اقتصادی سپاه هدف و نیت اصلی این است که دولت در سایه به شکلی کاملا اصولی و مقتدر به موازات قوهی مجریه قرار گیرد. ادغام بسیج در سپاه و ایجاد مقاومت نیروی زمینی سپاه به منظور ایجاد نیرویی به موازات نیروی انتظامی است جهت سرکوب اعتراضات احتمالی در کشور. حفاظت اطلاعات سپاه نیز جایگزینی است برای وزارت اطلاعات و امنیت. در واقع با بسط و گسترش فعالیت اقتصادی سپاه و واگذاری بخشهای مهم اقتصادی دولت به سپاه، قصد آن کردهاند که در حوزهی اقتصادی سپاه را در جای دولت بنشانند و در بعد اقتصادی تاثیر جدی سپاه به عنوان دولت در سایه را علنی کرده و همزمان با علنی کردن نقش و اهمیت این دولت در سایه در بعد اقتصادی به گسترش و نفوذ آن نیز بیافزایند.با در دست گرفتن نهادهای اقتصادی دولت توسط سپاه و همچنین ایجاد و امکان نیروی سرکوب مردم با ادغام نیروی زمینی سپاه و بسیج و نیز بسط و گسترش اطلاعات سپاه تحت نام سازمان اطلاعات، قصد آن کردهاند که دولتی نظامی و مقتدر در جنب و موازات قوهی مجریه ایجاد کنند و به مرور یا جمهوریت نظام را محو کنند و یا آنکه از رئیس جمهور و دولت مترسکی برای نمایش در انظار جهانیان بسازند.جای تاسف است که تمام این تغییر و تحولات در شرایطی شکل میگیرد و نیروی نظامی سپاه را تبدیل به راس هرم قدرت سیاسی ، اقتصادی و نظامی میکند که بیشتر توجه آنها مقابله با اعتراضات داخلی است و عدم توجه به خطرات برونمرزی و مسائل امنیتی کلان موجب میشود که کشور دچار آسیبها و بحرانهای جدیای شود و پس از چندی در مقابل نیرویی چون سربازان محمود افغان در زمان پایان دادن به سلطنت صفوی بسیار ضربهپذیر و شکننده شود. در ابتدا شاید این اعلام خطر منطبق با واقع نباشد و برای برخی باور نکردنی. اما با توجه به فعالیت نیروها و گروهای تجزیهطلبی چون پان ترکیستها و برخی کردهای تجزیه طلب و اعراب خوزستان و نیروهای فعال ضد شیعی در استانهای شرقی و همچنین در جریان بودن جنگ و بحران کشورهای همسایهای عراق و افغانستان و قدرت گرفتن طالبان در افغانستان و پاکستان این خطر ملموستر و واقعیتر مینماید.فعالیت اقتصادی و سلطهی سیاسی سپاه در سرکوب اعتراضات مدنی و بر حق مردم، بعلاوهی آنکه اکنون و در آینده بیش از هر کس و گروه به زیان مردم است ، توان دفاعی و امنیتی سپاه را به شدت کاهش میدهد و کشور را آمادهی پذیرش بحرانهای امنیتی جدی میکند. بمبگذاریهایی که طی سالهای اخیر در شهرهایی چون اهواز و سیستان صورت گرفت و ترورهایی که در کردستان انجام گرفته همه مبین این واقعیتند که حوزهی امنیتی به شدت دچار آسیب شده و به زودی شاهد بحرانهای جدیای خواهیم بود. این اتفاق در حالی انجام میشود که سپاه با کمرنگ کردن نقش نهادها و سازمانهایی چون ارتش و وزارت اطلاعات توان و امکان آنها را پیش از این خود از بین برده یا محدود کرده است و خود نیز با ورود به عرصهی فعالیتهای سیاسی و اقتصادی از مسالهی امنیت فاصلهی زیادی گرفته است. همچنین سپاه در مقام یک نیروی نظامی مدافع مرزها و تمامیت ارضی کشور بیش از آنکه متوجهی این مسوولیت خود باشد به درون مرزهای کشورهایی چون لبنان، فلسطین، عراق و کشورهایی از این دست توجه دارد. و قتی اصلیترین نیروی نظامی مدافع کشور تبدیل به نیرویی برای دفاع از میلیشیایی چون حزبالله و حماس باشد معلوم و مسلم است که تمرکز و دقت کمتری به دفاع از مرزهای خود خواهد داشت و این نیز علتی است برای جدی دانستن بحران امنیتی و خطر جدیای که کشور را در آن گرفتار خواهند کرد.به هر حال هدف اصلی ایجاد دولتی است نظامی که به واسطهی آن یا جمهوریت را تعطیل کنند و یا آنکه از جمهوریت تنها شکلی بی محتوا بسازند جهت نمایش در افکار عمومی جهانی. و در هر صورت این امر به زیان مردم ایران خواهد بود. چرا که این ملت را بیش از پیش در مسیر عقبماندگی و بدبختی هدایت میکند و از لحاظ سیاسی و اقتصادی به پستترین مراحل ممکن در زمان میکشاند که نه توانی در تولید صنعت و تکنولوژی داشته باشیم و نه کمترین نشانی از دموکراسی و آزادی و حقوق بشر. و از لحاظ امنیتی و تمامیت ارضی به جایی میرسانندمان که در مقابل کوچکترین تهدیدی شکننده شویم و به پایان صفویه گرفتار آییم. به راستی که خطر جدی است و اگر امروز به فکر و اندیشه رفع و دفع آن نباشیم فردا در نزد فرزندانی که این تاریخ را میخوانند و ایران را میشناسند، جز لعن و نفرین نثارمان نخواهد شد.یادداشت ها:(1): روزنامه شرق 29 تیر ماه 85(2): نقل از سایت رادیو صدای آلمان(3): مسعود بهنود, هدف تحریم امریکا قرارگاه خاتم الانبیا(4): نقل از خبرگزاری ها 10 بهمن 82(5): مسعود بهنود , همان(6): خبرگزاری ها پاییز 83(7): مصاحبه با سحام نیوز سایت حزب اعتماد ملی
*دیدگاه های وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست
ارسال نظر
*نظرات حاوی کلمات و عبارات رکیک و غیر اخلاقی منتشر نخواهد شد . **از نوشتن نظر خود به صورت فینگلیش خودداری نمایید. ***از اینجا فینگلیش را به فارسی تبدیل کنید.
نام
ایمیل
محل سکونت
وب سایت
نظر
مشخصات فردی من را به خاطر داشته باش
کامنتها
صفحه آیت الله منتظری
بزرگداشت آیت الله منتظری و مهندس مهدی بازرگان
amontazeri@rahesabz.net
آرشیو
طرح سبز امین غلامی جنبش سبز ایران
آرشیو
کیوسک ایران
مروري بر روزنامه هاي دوشنبه ۲۱ دي ۸۸
آرشیو
طنز سبز
گرفتن مامور نیروی انتظامی و واژگون کردن ماشین نیرو انتظامی - ۲ ویدئو
آرشیو
فیلسوفنمایی
آرشیو
اسلام سبز
استبداد دینی و دین گریزی
قال علی بن ابی طالب (ع):احذروا علی دینکم… رجلا آتاه الله سلطانا فزعم أن طاعته طاعةالله و معصیته معصیةالله امام علی (ع) فرمود: مراقب دینداری تان باشید از شرّ کسی که خداوند به او قدرتی بخشیده اما او می پندارد که اطاعت او اطاعت از خدا و نافرمانی او نافرمانی از خداست. از: وسائل الشیعة / ج 18 / باب 10 از صفات قاضی / ص 93 / ح 17
آرشیو
رادیو جرس
از اینجا روی پلیر خود بشنوید Radio@rahesabz.net
آرشیو
شهدای جنبش سبز
مسعود هاشم زاده
مسعود و قلبی که زود ایستاد
آرشیو
اسرای جنبش سبز
سعید نورمحمدی
" />
آزاد شد
آرشیو
-->
خبرنامه سبز در خبرنامه جنبش راه سبز عضو شوید تا اخبار را روزانه در ایمیل خود دریافت کنید.
فید ( RSS ) جنبش راه سبز را از خبرمایه آن دنبال کنید
تمام اخبار (متن کامل)
تمام اخبار (متن خلاصه)
راه سبز: تحلیل
راه سبز: خبر
کمک به ما
دعوت به همکاری شما میتوانید مطالب خود را از طریق صفحه ارسال به ما و یا sardabir@rahesabz.net برای ما ارسال کنید
اسپانسرها لطفا برای آگهی با ایمیل ads@rahesabz.net تماس بگیرید.
جرس به کمک ایرانیان چشم دارد
هموطنان عزیز، نهال سبز آبیاری دائمی طلب می کند در شرایطی که باغبان متولی ملک ما، علف هرزه هارا حمایت می کند وخارهای گزنده پرورش می دهد، حفظ و نگهداری جوانه های مستقل سبزبرای سرفراز زیستن فرزندانمان در آینده مهم ترین وظیفه است ادامه ...
با جرس در یوتیوب
GREEN WEEK
نشانه
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire