.سردار تنهاپنجشنبه 25 اسفند 1390
افشاگریهای يک "عضو سپاه پاسداران" با نام مستعار "سردار تنها"
دوستان عزيز و همرزمانمدر افشاگری قبلی برايتان از مجيد علوی قائم مقام سابق وزارت اطلاعات گفتم و قول دادم که برايتان بنويسم که علت واقعی آوردن مجيد علوی به سپاه قدس توسط سردار قاسم سليمانی چيست.برايتان نوشتم که قاسم سليمانی در توجيه اين کار خويش که مورد مخالفت اکثر فرماندهان و اعضای ارشد سپاه قدس بود اين پوشش ساختگی را مطرح کرد که می خواهم با آوردن مجيد علوی از منابع اطلاعاتی و امکانات و برخی از پرسنل وزارت اطلاعات در ماموريت های سپاه قدس استفاده کنم تا جان تازه ای به سپاه قدس بدهم.اين دروغ بدوست خوبم که به اين اطلاعات دسترسی دارد قول داده به مرور بخشی از اطلاعاتش که شامل اسامی پروژه ها و مبلغ پورسانت ها و اسامی برخی بزرگان سياسی پشت پرده پروژه های بزرگ می شود را در اختيارم بگذارد.سردار تنهازرگ هيچگاه نتوانست فرماندهان و اعضای ارشد سپاه قدس را قانع کند چون آنها به خوبی می دانند که علت واقعی اين امر وجود اختلاف ميان سردار سليمانی و اکثر فرماندهان ارشد است.
شايد باور اين امر برای شما که از بيرون نظاره گر فعاليت ها و موضعگيری های سپاه پاسداران هستيد سخت باشد که اکثر فرماندهان عملياتی و بدنه واقعی سپاه پاسداران که از رزمندگان ديروز جبه های جنگ هشت ساله هستند از دزدی ها و کلاهبرداری ها و اختلاس ها توسط برخی از فرماندهان ارشد سپاه و پنهان شدنشان پشت واژه های مقدس و حمايت تام و تمام از رهبری خامنه ای و تکرار مرتب واژه فتنه به تنگ آمده اند.اين روزها هيچکس نمی تواند وجود اختلاف ميان فرماندهان ارشد سپاه پاسدارا ن را ناديده بگيرد چون هيچکس نمی تواند منکر جابجايی های فرماندهان ، بازنشستگی های اجباری و خانه نشينی های زود هنگام شود.وجود اختلاف ميان برخی فرماندهان و بدنه سالم و آرمانی سپاه پاسداران با فرماندهان دزد و اختلاس گر طبيعی است ، نکته عجيب و خنده دار وجود اختلافات گسترده ميان قافله دزدان و کلاهبرداران ذوب شده در ولايت فقيه و چفيه پوشش است.در سپاه قدس وجود اختلاف و باند بازی از تمام نيروهای سپاه پاسداران بيشتر و آشکارتر است چون فساد مالی بيشتری در اين نيرو وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنم.
افشاگریهای يک "عضو سپاه پاسداران" با نام مستعار "سردار تنها"
دوستان عزيز و همرزمانمدر افشاگری قبلی برايتان از مجيد علوی قائم مقام سابق وزارت اطلاعات گفتم و قول دادم که برايتان بنويسم که علت واقعی آوردن مجيد علوی به سپاه قدس توسط سردار قاسم سليمانی چيست.برايتان نوشتم که قاسم سليمانی در توجيه اين کار خويش که مورد مخالفت اکثر فرماندهان و اعضای ارشد سپاه قدس بود اين پوشش ساختگی را مطرح کرد که می خواهم با آوردن مجيد علوی از منابع اطلاعاتی و امکانات و برخی از پرسنل وزارت اطلاعات در ماموريت های سپاه قدس استفاده کنم تا جان تازه ای به سپاه قدس بدهم.اين دروغ بدوست خوبم که به اين اطلاعات دسترسی دارد قول داده به مرور بخشی از اطلاعاتش که شامل اسامی پروژه ها و مبلغ پورسانت ها و اسامی برخی بزرگان سياسی پشت پرده پروژه های بزرگ می شود را در اختيارم بگذارد.سردار تنهازرگ هيچگاه نتوانست فرماندهان و اعضای ارشد سپاه قدس را قانع کند چون آنها به خوبی می دانند که علت واقعی اين امر وجود اختلاف ميان سردار سليمانی و اکثر فرماندهان ارشد است.
شايد باور اين امر برای شما که از بيرون نظاره گر فعاليت ها و موضعگيری های سپاه پاسداران هستيد سخت باشد که اکثر فرماندهان عملياتی و بدنه واقعی سپاه پاسداران که از رزمندگان ديروز جبه های جنگ هشت ساله هستند از دزدی ها و کلاهبرداری ها و اختلاس ها توسط برخی از فرماندهان ارشد سپاه و پنهان شدنشان پشت واژه های مقدس و حمايت تام و تمام از رهبری خامنه ای و تکرار مرتب واژه فتنه به تنگ آمده اند.اين روزها هيچکس نمی تواند وجود اختلاف ميان فرماندهان ارشد سپاه پاسدارا ن را ناديده بگيرد چون هيچکس نمی تواند منکر جابجايی های فرماندهان ، بازنشستگی های اجباری و خانه نشينی های زود هنگام شود.وجود اختلاف ميان برخی فرماندهان و بدنه سالم و آرمانی سپاه پاسداران با فرماندهان دزد و اختلاس گر طبيعی است ، نکته عجيب و خنده دار وجود اختلافات گسترده ميان قافله دزدان و کلاهبرداران ذوب شده در ولايت فقيه و چفيه پوشش است.در سپاه قدس وجود اختلاف و باند بازی از تمام نيروهای سپاه پاسداران بيشتر و آشکارتر است چون فساد مالی بيشتری در اين نيرو وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنم.
در واقع يکی از علت های اصلی آوردن مجيد علوی به سپاه قدس وجود همين اختلاف ها است.اختلاف بر سر سهم خواهی بيشتر باعث شده برخی از فرماندهان ، کاسه ليس سردار سليمانی و برخی دور دانايی فر جمع شوند.
سليمانی با آوردن مجيد علوی که يد طولايی در دزدی و اختلاس دارد در تلاش است که هم از امکانات و رانت مجيد علوی با دولت و شخص احمدی نژاد و حجازی بيت رهبری استفاده کند و هم تغييری در موازنه قدرت خويش و حسن دانايی فر که اين روزها سفير ايران در عراق است ايجاد کند.
تقريبا دو سال پيش از معدود فرماندهانی بودم که به ريشه اصلی اختلاف ميان سردار سليمانی و حسن دانايی فر پی برده بودم ولی امروز داستان شروع اختلاف آنها که روزی از دوستان نزديک بودنند و حال گيری هايشان از يکديگر نقل قول عده های دوستان در سپاه پاسداران شده است.
داستان به دو سال پيش باز می گردد ، سليمانی به يک شرکت ترکيه ای و يک شرکت عراقی کمک کرد که بتوانند گازوييل از ايران خريداری و در عراق به فروش برسانند.اين دو شرکت بدون کمک سپاه قدس و شخص سردار سليملنی نمی توانست چنين مجوزی دريافت نمايد چون شرکت ملی نفت ايران معتقد بود که اولا توليد گازوييل در ايران کفاف مصرف داخلی را نمی دهد و دوما" قيمت فروش گازوييل در داخل ايران با قيمت فروش گازوييل در عراق قابل مقايسه نيست.
سردار سليمانی با اعمال فشار به شرکت ملی نفت آنها را وادار کرد که تن به اين خواسته بدهند .پس از صدور مجوزهای لازم مشکل جديدی سر راه اين دو شرکت که طرف قرارداد شخص قاسم سليمانی بودند بوجود آمد و آن مسئله نقل و انتقال روزانه گازوييل اين دو شرکت به خاک عراق از طريق مرزهای دربندی خوان ، خسروی و مهران بود.سردار سليمانی برای حل مشکل به سراغ دانايی فر رفت و از او خواست تا تانکرهای شرکت خويش را در اختيار اين دو شرکت قرار دهد ولی دانايی فر به دليل دور خوردن در اين پروژه بزرگ و بی کلاه ماندن سرش که می توانست سود زيادی به او برساند از اين کار سر باز زد و شروع به بهانه جويی کرد.آن روزها قرار بود دانايی فر بعنوان سفير ايران در عراق به جای قمی به بغداد برود. سليمانی به تلافی اين کار دانايی فر تعمدا انتصاب دانايی فر به عنوان سفير جديد در عراق را با مشکل مواجه کرد تا بلاخره دانايی فر سر تسليم فرود آورد.
درآمد حاصل از فروش گازوييل به حساب سردار سليمانی واريز می شود و برخی ديگر از مقامات سپاه قدس هم در بخش کوچکی از سود فروش و حمل و نقل گازوييل به عراق سهم می برند.
ارزش اين معامله سالانه نزديک به سی ميليون دلار است که کماکان ادامه دارد.دانايی فر پس از اين ماجرا هيچگاه نتوانست سردار سليمانی را ببخشد و عملا پس از سفير شدن راه سليمانی و اعضای باند اقتصادی او در داخل عراق را بسته و به آنها اجازه فعاليت اقتصادی در داخل عراق نمی دهد.در واقع اين دو به يک توافق نانوشته دست پيدا کرده اند: سود حاصل از فروش و قاچاق بنزين و گازوييل و ديگر اقلام تجاری و مصالح ساختمانی و بخصوص تير آهن به باند سردار سليمانی اختصاص يافته و سود حاصل از شرکت های پوششی سپاه قدس در داخل عراق از اربيل و سليمانيه گرفته تا بصره و بغداد به باند دانايی فر تعلق دارد.
باند دانايی فر با استفاده از ارتباطاتی که از قبل با برخی عراقی ها در مرکز، جنوب و شمال دارند در قالب شرکت های پوششی ثبت شده در ايران و ترکيه و مالزی اکثر قراردادهای عمرانی بزرگ و ساختمان سازی که يک سر آن وزارتخانه های عراقی است را در کنترل دارند .تعدادی از اعضای دولت عراق و برخی از نمايندگان مجلس عراق و برخی از مقامات رسمی و غير رسمی عراق که سابقا جزء مجلس اعلای عراق و ديگر تشکل های سياسی و شبه نظامی عراق در دوران صدام بوده اند برای از دست ندادن حمايت های سپاه قدس و جمهوری اسلامی ايران و البته سهم بردن از اين سفره رنگين ، اکثر پروژه های بزرگ را به شرکت های پوششی سپاه قدس که مورد تاييد دانايی فر هستند می دهند و شرکت های قدس هم با گرفتن پورسانت های کلان ، اجرای پروژه ها را به شرکت های دست دوم ايرانی ، ترک و عراقی واگذار می کنند.
دقيقا همان کاری که اکثر فرماندهان دزد و کلاهبردار قرارگاه سازندگی خاتم الانبيا در داخل ايران انجام می دهند.
برخی از فرماندهان دزد و اختلاس گر قرارگاه سازندگی خاتم الانبيا که مستقيما با حاج قاسم رستمی که وزير فعلی نفت در ارتباط بوده و يا هستند با فشار به وزارتخانه ها و سازمان های دولتی و يا شبه دولتی و با استفاده از رانت سپاه پاسداران و بيت رهبری عمده پروژه های بزرگ نفتی و مخابراتی و دريايی و اسکله سازی بخصوص در منطقه پارس جنوبی که اکثرا" هم ترک تشريفات هستند را بدست آورده و پس از پيدا کردن شرکت های داخلی و خارجی که توانايی انجام پروژه ها را دارند با آنها وارد مذاکره شده و پس از گرفتن پورسانت های کلان و واريز آن به حساب های شخصی خودشان ، اين پروژه های بزرگ را به پروژه های کوچکتر تقسيم کرده و در قالب قراردادهای کوچک تر بعنوان مجری دست دوم به اين شرکت ها واگذار می کنند تا امکان ردگيری ، قيمت گذاری و اجرای پروژه ها را از دستگاه های ذيربط سلب نمايند.
از طريق يکی از دوستانم که دستی در قراردادهای قرارگاه خاتم دارد متوجه شدم که دزدی های اين آقايان تنها به گرفتن پورسانت از شرکت های دست دوم محدود نمی شود و چند وقتی است که به کارچاق کنی نيز رو آورده اند.
دوستم که به اطلاعات قرارگاه خاتم دسترسی دارد می گفت سال ۱۳۸۸ با يک شرکت چينی که قصد داشت برای انجام يک پروژه مربوط به وزارت نيرو در نزديکی اصفهان مبلغی در حدود نه و نيم ميليون دلار قيمت دهد و در مناقصه شرکت کند از طرف يکی از فرماندهان ارشد قرارگاه خاتم و به واسطه يکی از مترجمين چينی شرکت تماس گرفتند و پيغام دادند که می توانيم به شما کمک کنيم که برنده مناقصه شويد به شرط آنکه به جای نه و نيم ميليون دلار ، مبلغ اجرای پروژه را هيجده ميليون دلار عنوان کنيد و نه و نيم ميليون ديگر را به حساب مشخصی در دبی واريز نماييد. به گفته دوستم اکثر پروژه های چند ميليون دلاری نفتی و دريايی قرارگاه خاتم با رقم های کمتری بين بيست و پنج درصد
تا پنجاه درصد قابل اجرا هستند
دوست خوبم که به اين اطلاعات دسترسی دارد قول داده به مرور بخشی از اطلاعاتش که شامل اسامی پروژه هاومبلغ پورسانت ها و اسامی برخی بزرگان سیاسی پشت پرده پروژ ه های بزرگ می شد را در اختیارم بگذارد
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire