آیا می توان زشتیها را قسمت کرد؟ ♦ مجید محمدی
یکشنبه, ۲۰م فروردین, ۱۳۹۱
اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران در بالای فهرست ناقضان حقوق بشر قرار دارند. مدافعان حقوق بشر در سراسر عالم با این دو رژیم مشکلات جدی دارند. وضعیت فلسطینیان و ایرانیان در سرزمینهایی اشغال شده (یکی توسط اسرائیل و دیگری توسط اراذل و اوباش) برای هر انسانی جدا از گرایشهایش دردآور است. برای هیچ کس روشن نیست چه زمانی دو ملت اسرائیل و فلسطین روی صلح را خواهند دید، همچنان که روشن نیست چه زمانی ایرانیان روی آزادی و دمکراسی و دولتی بدون غلبه و استیلای اراذل و اوباش را خواهند دید.
خامنهای و نتانیاهو بسیاری را به یاد جنایات علیه بشریت می اندازند. اما ما بر فراز رنگین کمان و در باغهای عدن زندگی نمی کنیم. ما در دنیای مقایسهها زندگی می کنیم. کدامیک از این دو رژیم پروندهی سیاه تری در عدم رعایت حقوق بشر دارند؟ اصولا چرا باید این دو رژیم را مقایسه کرد؟نخست به پرسش دوم رسیدگی کنیم.چرا این مقایسه؟
بسیاری از کسانی که سالها در تحت تبلیغات جمهوری اسلامی و چپهای ضد امپریالیست و در چارچوب دنیای نظریههای دوگانه گرا (خیر و شر)، کینههای تاریخی و در عین حال دنیاهای آرمانی- تخیلی زندگی کردهاند علی رغم مخالفت امروز با این رژیم هنوز نتوانستهاند خود را از نگاه تابو وار به اسرائیل خلاص کنند. آنها هنوز نتوانستهاند بر خوی تهمت زنی به مخالفان و منتقدان خود (با برچسب بیگانه دوست، عاشق سینه چاک امریکا، و خائن و ستون پنجم دشمن خواندن آنان) غلبه کرده و صرفا بر مبنای آزادی و دمکراسی و حقوق بشر، کشورها را داوری کنند.
این نگاه تابو وار مانع از توجه به شباهتها و تفاوتهای جمهوری اسلامی و اسرائیل شده است. در این نگاه تابو وار حتی از سوی برخی نویسندگان و روزنامه نگاران مخالف جمهوری اسلامی، اسرائیل صدها درجه پلید تر از جمهوری اسلامی معرفی می شود.
آیا واقعیات این نگاه را تایید می کنند یا نقض؟
بر اساس همین نگاه، بسیاری از منتقدان (چپ مذهبی و غیر مذهبی ایرانی) اسرائیل حاضرند در یک کنفرانس در کنار مقامات جمهوری اسلامی بنشینند (اگر این امر کمتر اتفاق می افتد به خاطر آنست که مقامات سابق و امروز جمهوری اسلامی حاضر نیستند در کنار آنها بنشینند) و با آنها گفتگو کنند اما حاضر نیستند در یک کنفرانس در کنار دانشگاهیان طرفدار اسرائیل قرار گیرند (تا مبادا از سوی جمهوری اسلامی برچسب صهیونیستی بخورند یا دامنشان به صهیونیزم آلوده شود).
مقایسهی جمهوری اسلامی با اسرائیل بر اساس شاخصهای عقلانی، عرفی و شناخته شدهی بین المللی چشم مدافعان و مخالفان اسرائیل را بازتر می کند:
طرفداران اسرائیل که با جمهوری اسلامی دشمنی دارند خواهند دید که رژیمشان در برخی زمینهها چقدر شبیه جمهوری اسلامی است و مخالفان ایرانی اسرائیل نیز متوجه خواهند شد که کشور دوست داشتنی آنها نه تنها دست کمی از زشتکار ترین رژیمهای سیاسی نداشته بلکه ممکن است فراتر از آنها رفته باشد.کابوس جمهوری اسلامی برای رسانههامطبوعات اسرائیل از آزادترین مطبوعات در دنیاست.
مهم ترین و جدی ترین انتقادات به رژیم و دولتهای اسرائیل در رسانههای همین کشور مطرح می شود. از حیث انتقاد به رفتارهای دولتهای اسرائیل، مطبوعات این کشور از مطبوعات ایالات متحده روشن تر و آزادانه تر به انتشار مطالب انتقادی در مورد اسرائیل می پردازند. منابع اصلی کتبی که جهت گیری انتقادی به اسرائیل دارند مطبوعات اسرائیل است.
ایران بزرگترین زندان روزنامه نگاران در دنیاست.همچنین رسانههای بین المللی بیشترین حضور را در اسرائیل دارند. حتی رسانههای جمهوری اسلامی در اسرائیل خبرنگار دارند از جمله پرس تی وی، شبکهی خبر، العالم، خبرگزاریهای ایرنا و فارس، و الکوثر.
تصور خبرنگاری اسرائیلی یا خبرنگاری که حقوقش را اسرائیل می پردازد در جمهوری اسلامی غیر ممکن است.
تهدیدها
مقامات رسمی رژیم ولایت فقیه (از جمله هر دو رهبر و برخی روسای جمهور) بارها اعلام کردهاند که می خواهند کشور اسرائیل را از روی زمین پاک کنند و شهروندان یهودی این کشور را به دریا بریزند اما دولت اسرائیل رسما چنین تهدیداتی را علیه هیچ ملتی بیان نکرده است.
اسرائیل در منطقهای زندگی می کند که بسیاری از گروهها و دولتهای منطقه می خواهند آن را نابود کنند. از این جهت نمی توان برنامهی اتمی اسرائیل را با برنامهی اتمی ایران مقایسه کرد. ایران از سوی هیچ دولتی به نابودی تهدید نشده است و برنامه ی اتمی آن وجه مقابله با تهدیدهای وجودی ندارد. اسرائیل از بمب اتمی خویش تنها به صورت بازدارنده استفاده کرده است، گرچه خلع سلاح اتمی منطقه به نفع همگان است.دمکراسی اسرائیل حداقل یک دمکراسی برای شهروندان یهودی اسرائیلی است گرچه شهروندان عرب آن به مراتب حقوق و آزادیهای بیشتری نسبت به سنیان یا بهاییان ایرانی در داخل کشور دارند. حتی در چارچوب صهیونیزم، دمکراسی اسرائیلی برای همهی یهودیان عالم است. اما آیا دولت شیعی تحت حاکمیت ولایت فقیه دمکراسی برای شیعیان عالم است؟ حتی بنیانگذاران جمهوری اسلامی و طرفداران ولایت فقیه امروز برانداز شمرده شده و از ابتدایی ترین حقوق خود محرومند.
حاکمیت قانون
اعراب اسرائیلی و فلسطینیان در مواردی به دیوان عالی اسرائیل شکایت برده و توانستهاند طرف اسرائیلی و دوات اسرائیل را محکوم کنند و در مواردی نیز موفقیتی نداشتهاند. کدام موردی را سراغ داریم که یک مقام جمهوری اسلامی یا حتی یک بسیجی با شکایت یک بهایی یا سنی محکوم شده باشد؟ آیا شهروندان ایرانی می توانند از روحانیون حاکم در ایران شکایت کنند؟ شکایت تاجزاده از جنتی به کجا انجامید؟
شهروندان یهودی اسرائیل دارای حقوق مساویاند اما حتی شهروندان شیعی ایران دارای حقوق مساوی با روحانیون حاکم و وفاداران به آنها نیستند. آیا حتی شهروندان شیعی جمهوری اسلامی با اعتقاد به قانون اساسی و ولایت فقیه رسما و قانونا حقوق مساوی دارند؟ چه کسی می تواند باور موسوی و کروبی به قانون اساسی رژیم و ولایت فقیه را انکار کند؟
یادآوریهای تاریخی
ایرانیان تجاوزهایی را که به کشور و میهن آنها شده مرتبا به خاطر می آورند (حملهی اعراب، مغولها یا مقدونیان) اما جنایات و تجاوزهایی که خود مرتکب شدهاند نمی خواهند به یاد آورند. آیا ایرانیان می دانند در حملهی نادر به هند چند هزار هندی کشته شده است؟ آیا ایرانیان می دانند خود مرتکب چه جنایاتی علیه هم میهنان خود در دوران صفویه، افشاریه و قاجار شدهاند؟
به هنگام مقایسهی اسرائیل و جمهوری اسلامی (مقایسهی تاریخی شصت ساله با تاریخی سه هزار ساله) تنها به صد سال اخیر اشاره می کنند که ایرانیان به کشور دیگری حمله نکرده یا جایی را اشغال نکردهاند (البته تداوم جنگ پس از فتح خرمشهر در این اشاره نادیده گرفته شده است).
در این باب باید به سراغ مصریان، افغانها، گرجیها، تاجیکان، هندیان، بحرینیها و دیگر بخشهای جدا شده از ایران رفت و پرسید که آیا در زمان حکومت ایرانیان آنها احساس اشغال شدگی داشتهاند یا خیر.
بر همین اساس رفتن به تاریخ و دشمنیها و اشغالها و تجاوزها را که همهی ملتها کم و بیش نقشی در آنها داشته اند به خاطر یکدیگر آوردن مشکلی را از هیچ سمتی حل نمی کند.اگر قرار به انتقام گیری باشد، آیا ایرانیان شایستگی بیشتری دارند که به واسطهی اعمال قدرت بریتانیا بر دولت ایران در برهههایی از تاریخ به سفارت این کشور حمله کنند یا امریکاییان و هندیان و دهها ملت دیگر که کشورشان رسما مستعمرهی بریتانیا بوده و هنوز هم ملکه در آنجا به رسمیت شناخته می شود؟ مثل کانادا و استرالیا)
آیا مسلمانان عرب و عثمانی قرنها بخشهایی از اروپا را به اشغال خود در نیاوردند؟ چرا از اشغالگری آنها کمتر سخنی به میان می آید؟ اسرائیل در میان ملل و دول متجاوز تنها نیست.امپریالیسم خوب، امپریالیسم بدضد امپریالیستهای ایرانی اسرائیل را کشوری سلطه جو و به دنبال بسط نفوذ منطقهای معرفی می کنند اما به رفتار دولت جمهوری اسلامی در این باب بی توجهاند. فرماندهی کل ارتش جمهوری اسلامی به صراحت از همسایگان ایران دعوت می کند که به جای اتکا بر ایالات متحده (امپریالیسم بد) به جمهوری اسلامی (امپریالیسم خوب) اتکا کنند: “دوستان جمهوری اسلامی بدانند اگر در کشور برادری مثل ایران تکیه کنند بهتر از آن است که با وابستگی به کشورهای غربی و آمریکا هم حیثیت، آبرو و هم پول خود را از دست بدهند.” (فارس، ۱۳ دی ۱۳۹۰)
مقامات نظامی سپاه از گفتن این موضوع که کشورهای منطقه باید برای امنیت خود به جمهوری اسلامی پناه بیاورند ابایی ندارند: “گر چه ایران به تنهایی قادر به حفظ و تامین امنیت منطقه است، لکن پیشنهاد ما همکاری کشورهای منطقه برای ایجاد امنیت پایدار در کل منطقه میباشد… جمهوری اسلامی ایران ابزارهای گوناگونی را در اختیار دارد که در نهایت آمریکا چارهای جز ترک منطقه نخواهد داشت، لذا به آنها میگوییم بهتر است حالا که رفته اید دیگر بر نگردید و در صورت بازگشت مشکلات احتمالی آینده بر عهده شما خواهد بود.” (مسعود جزایری، معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح، ایسنا، ۱۴ دی ۱۳۹۰)
داوری میان بد و بدتردر دنیایی که کارنامهی بسیاری از ملتها و دولتهایشان چندان سفید نیست مجبور به مقایسه و پرهیز از یک سویه نگری هستیم. اگر با معیارهای آزادی و دمکراسی به سراغ کشورها برویم، به جمهوری اسلامی امتیاز بیشتری می دهیم یا اسرائیل؟ آیا جمهوری اسلامی بیشتر صلح جهانی را تهدید می کند یا اسرائیل؟ آیا جمهوری اسلامی بیشتر مخالفان خود را ترور کرده است یا اسرائیل؟ آیا جمهوری اسلامی بیشتر در زندانها آدم کشته است یا اسرائیل؟ پاسخ به این پرسشها به ضد صهیونیستها و ضد امپریالیستهای وطن پرست ایرانی کمک می کند داوریهای منصفانه تری در باب دولتهایی که دشمن یا بیگانه می پنداشتهاند و دولتهایی که خودی می پندارند داشته باشند.
چراغ آزادی: مطلب فوق بیانگر نظرات نویسنده است و منعکس کننده نظرات چراغ آزادی نیست.آیا می توان زشتیها را قسمت کرد؟, ۵٫۰ out of 5 based on 1 rating
مطلب مرتبطی یافت نشد
مطلب مرتبطی یافت نشد
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire