نفس دولت را
بگیرید تا بتوانیم
نفسی تازه کنیم!
از قضا دولت و نظام، 30 میلیارد دلار کسر بودجه دارند. دولت احمدی نژاد بنزین آلوده، گازوییل و چندین قلم کالا و خدمت اساسی را به 10 برابر قیمت رسانده و به مردم میفروشد. سپس نصف عایدات آن را با منت و به قول خامنه ای بعنوان "هدیه نظام " به حساب مردم می ریزد و نصف آن را می گذارد در جیبش و یا می دهد به لات ها تا آدم حسابی ها را بدزدند و بزنند و ببرند اوین. هوای شهرها شده سم ناب و قیمت سم را هم از جیب مردم مسموم بر میدارند تا کاروان بسیجی های چاقوکش به سلامت بلولند.
چه باید کرد ؟ از بی پول شدن و مسموم شدن، چگونه خود را نجات دهیم؟ اعتصاب چاره خوبی است ولی هماهنگی می خواهد. دیگر، کار کردن درآمد چندانی هم باقی نخواهد گذاشت که از اعتصاب بترسیم. رانندگان کامیون در بندرعباس و جاهای دیگر دست از کار کشیده اند و کسی هم نتوانسته با آنها کاری بکند. از همه مهمتر، نخریدن بنزین است و نسوزاندن بنزین آلوده در ماشین ها. پس چطور سر کار برویم؟ پاسخ اتوبوس است، همشهری گرامی. چون ما کرایه تاکسی نداریم بدهیم، یا بنزین لیتری 700 تومان بخریم و مهمتر از آن سوختن بنزین آلوده دارد ما را خفه میکند. خوشبختانه چون اتوبوس و مترو هم کم است، دیر به سر کار میرسیم. چرخی که برضد ما می چرخد بهتر که کند و دیر بچرخد . اصلا نچرخد. آخرش یکجوری آدم باید نارضایتی اش را از بی پولی و خفگی و خفقان نشان بدهد. کافی است کمی از ماشین های شخصی پیاده شویم . باید با هم باشیم. اتوبوسی و مهربان شویم. اعتصاب همینجوری آغاز مبشود: با کم کاری و سرپیچی. این گرانفروشی و بنجل فروشی دولت را باید کساد کنیم تا ورشکسته شود. کم کم میتوانیم برای نخریدن هماهنگ شویم. با دیر پرداختن قبض آب شروع کنید و با هماهنگی همسایه ها، ماه بعدش را نپردازید. وقتی دیدید جرات قطع کردن آب را ندارند، با نپرداختن قبض گاز و برق ادامه دهید تا دخلشان بخشکد. پول به جیب دولت و پاسدار نریزید. آی کارمندان دولت، برایش کم کاری کنید. همراه خصوصی ها، پولتان را ذخیره کنید. قبض ها را ندهید. ماشین های شخصی را پارک کنید. سوار اتوبوس شوید و دیر برسید. هوا را پاک کنید. دولت دزد را پیاده کنید. نفسش را بگیرید و نفسی تازه کنید.
بگیرید تا بتوانیم
نفسی تازه کنیم!
از قضا دولت و نظام، 30 میلیارد دلار کسر بودجه دارند. دولت احمدی نژاد بنزین آلوده، گازوییل و چندین قلم کالا و خدمت اساسی را به 10 برابر قیمت رسانده و به مردم میفروشد. سپس نصف عایدات آن را با منت و به قول خامنه ای بعنوان "هدیه نظام " به حساب مردم می ریزد و نصف آن را می گذارد در جیبش و یا می دهد به لات ها تا آدم حسابی ها را بدزدند و بزنند و ببرند اوین. هوای شهرها شده سم ناب و قیمت سم را هم از جیب مردم مسموم بر میدارند تا کاروان بسیجی های چاقوکش به سلامت بلولند.
چه باید کرد ؟ از بی پول شدن و مسموم شدن، چگونه خود را نجات دهیم؟ اعتصاب چاره خوبی است ولی هماهنگی می خواهد. دیگر، کار کردن درآمد چندانی هم باقی نخواهد گذاشت که از اعتصاب بترسیم. رانندگان کامیون در بندرعباس و جاهای دیگر دست از کار کشیده اند و کسی هم نتوانسته با آنها کاری بکند. از همه مهمتر، نخریدن بنزین است و نسوزاندن بنزین آلوده در ماشین ها. پس چطور سر کار برویم؟ پاسخ اتوبوس است، همشهری گرامی. چون ما کرایه تاکسی نداریم بدهیم، یا بنزین لیتری 700 تومان بخریم و مهمتر از آن سوختن بنزین آلوده دارد ما را خفه میکند. خوشبختانه چون اتوبوس و مترو هم کم است، دیر به سر کار میرسیم. چرخی که برضد ما می چرخد بهتر که کند و دیر بچرخد . اصلا نچرخد. آخرش یکجوری آدم باید نارضایتی اش را از بی پولی و خفگی و خفقان نشان بدهد. کافی است کمی از ماشین های شخصی پیاده شویم . باید با هم باشیم. اتوبوسی و مهربان شویم. اعتصاب همینجوری آغاز مبشود: با کم کاری و سرپیچی. این گرانفروشی و بنجل فروشی دولت را باید کساد کنیم تا ورشکسته شود. کم کم میتوانیم برای نخریدن هماهنگ شویم. با دیر پرداختن قبض آب شروع کنید و با هماهنگی همسایه ها، ماه بعدش را نپردازید. وقتی دیدید جرات قطع کردن آب را ندارند، با نپرداختن قبض گاز و برق ادامه دهید تا دخلشان بخشکد. پول به جیب دولت و پاسدار نریزید. آی کارمندان دولت، برایش کم کاری کنید. همراه خصوصی ها، پولتان را ذخیره کنید. قبض ها را ندهید. ماشین های شخصی را پارک کنید. سوار اتوبوس شوید و دیر برسید. هوا را پاک کنید. دولت دزد را پیاده کنید. نفسش را بگیرید و نفسی تازه کنید.
Aucun commentaire:
Enregistrer un commentaire