dimanche 18 juillet 2010

سنگسار stoning = lapidation

سنگسار و رابطه نامشروع جنسي از نگاه قرآن
فریده ماشینی
انسان در قرآن کريم موجودي ستودة خداوند است كه از ارزش و کرامت ذاتي برخوردار است، چنانكه خداوند در بدو خلقت انسان خود را تحسين مي‌كند و مي‌فرمايد "فتبارک الله احسن الخالقين" [بر خداوندي تبارک باد که انسان را در بهترين شکل موجود آفريد].
بنابراين‏، اين موجود شايستة احترام و کرامت است و هيچ‌کس حق خدشه‌دار كردن بزرگي انسان را ندارد. در جاي ديگري از قرآن كريم آمده‌ است: "ما فرزندان آدم را كرامت بخشيديم و بر دريا و خشكي سوار كرديم و..." [سورة اسري، آية 70].
از اين جهت، براي حفظ حرمت و امنيت انسان‌ها تدبيري انديشيده شده ‌است. امنيت اجتماعي و رواني در زمرة اين اولويت‌هاست. مباني روابط اجتماعي که در قرآن در نظر گرفته شده حسن اعتماد به يکديگر و دخالت و تجسس نكردن در زندگي شخصي افراد است تا افراد در سلامت و امنيت اجتماعي زندگي کنند و آرامش بر حوزة عمومي و خصوصي آنان حکمفرما باشد و کسي حق محدود کردن ديگري يا برچسب زدن بر ديگري را نداشته باشد.
از شيوه‌هايي که از گذشته تاکنون در جوامع رواج بسيار داشته تهمت زدن در خصوص روابط جنسي نامشروع است. از نتايج چنين رفتاري منزوي‌ شدنِ فرد مورد اتهام تا محکوم شدن به مرگ است. اين موضوع در زمان نزول قرآن نيز وجود داشته ‌است و شايد بتوان ادعا کرد يکي از تندترين و شديدترين برخوردهايي که خداوند کريم با انسان‌ها داشته مربوط به تهمت به زنان و تأييدکنندگان اين رفتار است. خداوند در اين مورد مي‌فرمايد: "كساني كه بر زنان پاكدامن و بي‌خبر از فحشا، و مؤمن تهمت زنا مي‌زنند، در دنيا و آخرت لعنت شده‌اند و برايشان عذابي است بزرگ." [سورة نور، آية 23]
بنابراين مشخص است كه خداوند از مردم انتظار دارد وقتي چنين اخباري مي‌شنوند به آن دامن نزنند: "چرا هنگامي كه آنها بهتان را شنيدند مردان و زنان مؤمن به خود گمان نيك نبردند و نگفتند كه اين تهمتي آشكار است؟"‏ [سورة نور، آية 12] ديگر آنكه، خداوند مردم را بازخواست مي‌كند كه "چرا آن‌گاه كه اين سخن شنيديد نگفتيد: ما را نشايد كه آن را بازگوييم، پروردگارا تو منزهي، اين تهمتي بزرگ است." [سورة نور، آية 16] به‌علاوه، ايجاد فضاي مسموم تهمت و افترا و تجسس در احوال يکديگر به شدت از جانب خداوند تقبيح مي‌شود تا جايي‌که مي‌فرمايد: "اگر فضل و رحمت خدا در دنيا و آخرت ارزاني‌تان نمي‌بود، به‌ سزاي آن سخنان كه مي‌گفتيد شما را عذابي بزرگ درمي‌رسيد." [سورة نور، آية 14] با چنين نگاهي به مسئله است که براي کساني که در زندگي ديگران سرک مي‌کشند و قادر نيستند موارد اتهامي را به اثبات برسانند مجازاتي بسيار سنگين در نظر گرفته شده‌ است. در اين مورد قرآن مي‌فرمايد: "چرا چهار شاهد بر ادعاي خود نياوردند؟ پس اگر شاهداني نياورده‌اند، در نزد خداوند در زمرة دروغگويانند" [سورة نور، آية 13]
همچنين مجازات افراد تهمت‌زن مشخص و بر آن تأكيد شده ‌است: "كساني را كه زنان عفيف را به زنا متهم مي‌كنند و چهار شاهد نمي‌آورند، هشتاد ضربه بزنيد، و از آن پس هرگز شهادتشان را نپذيريد كه مردمي فاسق‌اند." [سورة نور، آية 4] همان‌گونه که مشخص است گفت‌وگوها و بحث‌ها در مورد افرادي است که به ديگران تهمت مي‌زنند.
تا اين قسمت بحث، يکي از راه‌هاي اثبات روابط نامشروع جنسي [زنا]، شهادت چهار شاهد است که البته روشن است بسيار بعيد و سخت مي‌نمايد كه چهار شاهد عادل بتوانند دربارة رابطه خصوصي دو نفر شهادت بدهند، مگر آنکه اين رابطه كاملاً جنبة بيروني و مفسده‌آميز داشته باشد.
با مجازات سخت هشتاد ضربة تازيانه کمتر کسي حاضر مي‌شود در حوزة خصوصي افراد تجسس كند. البته ممکن است اين رابطه به شکل ديگري نيز آشکار شود و آن زماني است که همسر به‌وجود رابطة نامشروع [زنا] شهادت مي‌دهد.
قرآن كريم در اين مورد نيز از موضوع تهمت زدن شروع مي‌كند "و كساني كه زنان خود را به زنا متهم مي‌كنند و شاهدي جز خود ندارند، هريك از آنها را چهار بار شهادت است به نام خدا كه از راستگويان است. و بار پنجم بگويد كه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد. و اگر آن زن چهار بار به خدا سوگند خورد كه آن مرد دروغ مي‌گويد، حد از او برداشته مي‌شود. و بار پنجم بگويد كه خشم خدا بر او باد اگر مرد از راستگويان باشد". [سورة نور، آيات 6ـ10].
اما اين موضوع کاملاً روشن آنچه در قرآن به‌عنوان مجازات رابطة نامشروع جنسي [زنا] تعيين شده، در دو سوره مورد توجه است، يک ‌بار در سورة نساء که و بار ديگر در سورة نور. آية 15 سورة نساء مي‌فرمايد: "و از زنان شما آنان كه مرتكب فحشا مي‌شوند، از چهار تن از خودتان بر ضد آنها شهادت بخواهيد. اگر شهادت دادند زنان را در خانه محبوس داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهي پيشِ پايشان نهد."
در آية 2 از سورة نور که پس از سورة نساء آمده ‌است، خداوند مي‌فرمايد: "زن و مرد زناکار را هريك صد ضربه بزنيد. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، مبادا كه در حكم خدا نسبت به آن دو دستخوش ترحم شد." [سورة نور، آية 2]
با تصريح اين آيات روشن مي‌شود که مجازات زن و مرد زناکار تازيانه است که ظاهراً از مجازات‌هاي رايج زمان خود بوده ‌است، اما در هيچ جاي قرآن اشاره‌اي به نوع ديگري از مجازات نمي‌شود و تفکيکي هم بين زناي محصنه و غير محصنه قائل نمي‌شوداست که مجازات مربوطه به مرگ مجرم منجر نمي‌شود [سنگسار نيست] و دلايل زير از آيات قرآن کريم در اين بحث قابل تأمل است.
آية 25 سورة نساء در مورد مجازات کنيزاني است که گرفتار فاحشگي[رابطة نامشروع جنسي] شده‌اند: "و چون شوهر كردند، هرگاه مرتكب فحشا شوند شكنجة آنان نصف شكنجة آزادزنان است." نكتة مهم در اين موضوع آن است كه کنيزان نصف مجازات زنان آزاد را متحمل مي‌شوند و اگر، بنا به وضعيت فعلي، مجازات زناي زن شوهردار رجم[سنگسار] است نصف اين مجازات چه مي‌تواند باشد؟ مگر مي‌توان حكم سنگسار را نصف کرد؟ در حالي که خداوند مجازات کنيز را به علت شرايط سختي که در آن زندگي مي‌کند تخفيف داده‏، منطقي به‌نظر مي‌رسد كه اين تخفيف در مجازات تازيانه [حد جلد] معنا داشته باشد.
در بخش ديگري، خداوند از ازدواج زن و مرد زناکار سخن مي‌گويد. درحالي‌که اگر مجازات آنان سنگسار است آيا امکان ازدواج پس از آن فراهم مي‌شود يا قرار است زن و مرد زنده از اين سنگسار بيرون بيايند و بعد با هم ازدواج کنند؟
"مرد زناکار جز زن زناكار يا مشرک را نمي‌گيرد، و زن زناکار را جز مرد زناکار يا مشرک نمي‌گيرد" [سورة نور، آية 3]
اين شبهه پيش آمده که مجازات تازيانه براي زن و مرد مجرد زناکار است درحالي‌که در تمام آياتي که در اين سوره مطرح شده بحث درخصوص زناي محصنه [زنان شوهردار] است، پس چطور ممکن است اين مجازات صرفاً براي زن و مرد مجرد باشد.
اين سؤال جدي است که اگر به‌فرض، مجازات زن و مرد متاهل زناکار سنگسار بوده، چرا قرآن کريم هيچ اشاره‌اي به اين مجازات نكرده است. آيا مشکلي براي طرح آن وجود داشته‌ است؟ دلايل حاضر خلاف اين مطلب را مي‌رساند.
از مجموع آنچه گذشت مي‌توان به اين نتايج رسيد:
خداوند بزرگ مردم را از جست‌وجو و تجسس در زندگي شخصي يکديگر باز داشته ‌است.
حفظ امنيت اجتماعي و رواني آحاد مردم بسيار محترم است و اگر کسي قصد خدشه وارد کردن به آن را داشته باشد خود مستوجب مجازات است. مردم بايد به يکديگر حسن‌ظن داشته باشند و از متهم‌کردن يکديگر به‌شدت اجتناب كنند.
شرايط اثبات زناي منجر به مجازات بسيار سخت است و اين سخت‌گيري خود دليل بر ترغيب افراد به كنجکاوي نکردن در احوال شخصية ديگران است، مگر آنکه رابطه نامشروع جنسي جنبة عمومي پيدا کند و منجر به ناامني اجتماعي شود و 4 شاهد عادل بر آن شهادت دهند.
آخرين مجازات رابطة نامشروع جنسي [زنا] در قرآن کريم 100 ضربه تازيانه عنوان شده و هيچ اشاره‌اي به مجازات سنگسار در قرآن وجود ندارد بلکه دلايلي خلاف اين مجازات وجود دارد.
سنگسار ظاهراً مجازات هيچ عمل خلافي [حتي خلاف‌هاي بسيار سنگين] در قرآن کريم نيست.
همچنين بايد پرسيد چه دليلي وجود دارد که اگر مجازات زنا سنگسار بوده، به‌صراحت در قرآن كه كتابي مقدس و بري از خطاست‏، ذکر نشده تا شک و شبهه‌اي براي اجرا باقي نگذارد، همان‌طورکه در مورد مجازات تازيانه حتي تعداد ضربات هم مشخص شده است.
بي‌شک حتي اگر روايات مقتضي در اين موضوع وجود داشته باشد، نبايد در مخالفت با آيات قرآن کريم باشد، چه خداوند در آية 6 از سورة جاثيه مي‌فرمايد:" اينها آيات خداست كه به‌راستي به تو تلاوت مي‌كنيم. جز خدا و آياتش به كدام سخن ايمان مي‌آورند؟"
هدف از اين بررسي کوتاه صرفاً پرداختن به موضوع رابطة نامشروع جنسي[زنا] از نگاه قرآن بود و نه پرداختن به احدايث و روايات در اين خصوص، چراكه وقتي سندي‏ باشد در تناقض قطعي با قرآن کريم، كتابي که مورد توافق همة مسلمانان است‏، ديگر امکان تفسير وجود ندارد.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire